ترجمه نهج البلاغه

اسدالله مبشری

نسخه متنی -صفحه : 211/ 130
نمايش فراداده

نامه 014-به سپاهيانش

بخشى از نامه هاى امام (ع) به سپاه خويش، پيش از برخورد با دشمن در نبرد صفين با آنان آغاز جنگ مكنيد تا آنان به آن دست زنند. چه، حمد خداى را، كه شما را حجت و دليل است. و اگر از نبرد با آنان خوددارى كنيد تا آنان به جنگ آغاز نمايند اين نيز شما را حجتى ديگر است. آنگاه كه به اذن خداى بر دشمن شكست افتاد فراريان را مكشيد و آنان را كه از حفظ جان خويش ناتوانند دنبال مكنيد و زخميان را از پاى در مياوريد و زنان را با آزار بر مينگيزيد هر چند به حيثيت شما اهانت كنند و فرماندهانتان را دشمنام گويند، چه، اينان از حيث نيروى و جان و خرد ناتوانند. در آن هنگام نيز كه زنان مشرك بودند ما فرمان داشتيم كه از تعرض به آنان چشم پوشى كنيم و در آن روزگار جاهلى نيز اگر مردى زنى را با سنگ مشكساى يا چوبدست مى آزرد به آن كار سرزنش مى شد و پس از او نيز فرزندانش توبيخ مى شدند.

نامه 015-راز و نياز با خدا

از سخنان امام (ع) كه در جنگ به هنگام ديدار با دشمن مى گفت: بار خدايا دلها به تو مى پيوندد و گردنها به سوى تو كشيده مى شود و چشمها حيران توست و پاى رهسپار به سوى تو، و كالبدها در طاعت تو مى فرسايد. بار خدايا دشمنى هاى پنهان آشكار گرديده و ديگ كينه ها به جوش درآمده است. بار خدايا! ما از اندوه غيبت پيامبرمان و بسيارى دشمنانمان و پراكندگى خواستهامان به درگاه تو شكايت آورده ايم. پروردگارا، ميان ما و قوم ما، به حق راه گشايى فرماى، كه تو نيكوترين راهگشايى

نامه 016-به يارانش وقت جنگ

از سخنان امام (ع) كه هنگام جنگ به ياران مى فرمود نبايد در جنگ گريزى را كه باز گشتن در پى است، و شكستى را كه پس از آن حمله است ناگوار شماريد. حق شمشير را چنانكه بايد ادا كنيد. دشمن را چنان به تيغ زنيد كه بر خاك افتد و خويشتن را چنان برانگيزيد تا طعت نيزه را در پهلوى دشمن جاى دهيد و شمشير سخت برانيد و بانگ و فرياد را در خويشتن خاموش سازيد، كه خاموشى و آرامش، ترس از دل بهتر دور گرداند. سوگند به پروردگارى كه دانه را بشكافت و روان را آفريد، آنان اسلام نياورده اند بلكه از ترس، به مسلمانى تظاهر مى كنند و كفر در دل پنهان داشته اند. پس آن هنگام كه يارانى نامسلمان ببينند كفر خود آشكار سازند.