از دست دادن دوستان غربت است.
بر نيامدن نياز، گواراتر تا خواهش از ناكس.
از بخشش اندك شرم مدار، كه محروم ساختن از آن اندكتر است.
عزت نفس زيور درويشى است، و شكر زينت توانگرى.
وقتى به مراد دل دست نيابى غم مخور و به آنچه دارى بساز.
نادان را نبينى جز اين چنين، كه در كارها يا زياده روى كند يا كوتاهى ورزد.
خرد چون كمال پذيرد، گفتار بكاهد.
گردش روزگار، كالبدها بفرسايد و آرزوها تازه گرداند. و مرگ را نزديك سازد و دستيابى به اميدها را دور كند. هر كه به آن دست يافت رنج بر دو شكست، و هر كه به آن نرسيد فرسود و خست.
هر كس خود را پيشواى مردم قرار دهد، بايد كه پيش از تعليم دادن به ديگران، به تعليم خويش پردازد، و بايد كه نخست مردمان را به كردار خويش ادب آموزد آنگاه به گفتار خويش . بزرگداشتن آن كس كه خود معرفت آموزد و به تاديب خويش پردازد اوليتر تا تجليل آن كس كه به مردم معرفت آموزد و به تاديب آنان پردازد.
هر نفس، گامى به سوى مرگ است.