مردم، چيزى را كه ندانند دشمن آنند.
همه معناى پارسايى بين اين دو جمله قرآن است: يزدان پاك فرمايد:... تا آنچه از دست داديد دريغ آن مخوريد و به آنچه به دست مى آوريد به سركشى شادمان مشويد آن كس كه بر گذشته افسوس نخورد و از آينده، نازان فرحناك نگردد، هر دو جانب زهد به كف آورده باشد.
فرمانروايى، ميدان اسب دوانى مردان است.
چه بسيار كه خواب تصميم روز بشكند.
تو را هيچ ديار بر ديار ديگر برترى نيست، بهترين شهر آنجاست كه پذيراى تو باشد.
وقتى خبر مرگ مالك اشتر را، كه رحمت خداى بر او باد، به او گزارش كردند گفت: مالك مرد! چگونه مالكى!. اگر به عظمت كوه بود كوهى بود به سرفرازى يگانه، و اگر به سختى سنگ، سنگى بود خاره. هيچ راهگذار چالاك به قله آن دست نمى يافت و هيچ برنده بلند پرواز به اوج آن نمى رسيد.
هر چيز اندك كه با دلبستگى ادامه توان داد بهتر از چيز بسيار كه ملالت آورد.
اگر كسى را خصلتى خوشايند باشد در انتظار ديگر خصلتهاى خوشايند او نيز توان بود
مولا (ع) به غالب بن صعصعه، پدر فرزدق در ضمن گفت و شنود فرمود: شتران بسيار خود را چه كردى؟ گفت: اى اميرمومنان آنها را در راه حقوق الهى پراكندم. پس مولا (ع) گفت: اين كار شايسته ترين راه پراكندن مال است.
هر كس بى دانش دين، سوداگرى كند در ورطه ربا افتد.