امام عليه السلام بر سر قبر رسول خدا صلى الله عليه و آله ساعتى كه آن حضرت را به خاك سپردند (در عظمت وفات آن بزرگوار) فرموده است: شكيبائى نيكو است مگر از (جدائى) تو و بيتابى زشت است مگر بر (مرگ) تو (زيرا آن حضرت اصل دين و پيشواى آن بود پس بيتابى در مصيبت او زشت نيست چون اين بيتابى مستلزم آن است كه هميشه از خوها و روش آن بزرگوار ياد شود و شكيبائى در آن نيكو نمى باشد چون مستلزم بيخبرى از آن است) و اندوهى كه به سبب (وفات) تو رسيده بزرگ است، و اندوه پيش از تو و پس از تو (نسبت به اندوه به حضرتت) آسان و كوچك است.
امام عليه السلام (در زيان همنشينى با احمق) فرموده است: همنشين احمق مباش زيرا (بر اثر بيخردى خود) كارش را در نظر تو زينت داده مى آرايد، و دوست دارد تو مانند او باشى (حماقتش را پيروى مى نمائى).
از امام عليه السلام مسافت و دورى ميان مشرق و مغرب را پرسيدند، پس آن حضرت (در تعيين مسافت بين آنها) فرموده است: به اندازه سير و گردش يك روز خورشيد است (اين پاسخ را جواب اقناعى گويند پرسنده را خشنود مى گرداند و اين براى آن است كه فهم پرسنده به درك تحقيق آن نمى رسد).
امام عليه السلام (درباره دوست و دشمن) فرموده است: دوستانت سه و دشمنانت سه مى باشند، اما دوستانت دوست تو، و دوست دوست تو، و دشمن دشمنت است، و اما دشمنانت دشمن تو، و دشمن دوست تو، و دوست دشمنت مى باشند.
امام عليه السلام به مردى كه ديد او را براى زيان رساندن به دشمنش در كارى مى كوشد كه به خود زيان مى رساند (در نكوهش زيان رساندن) فرمود: تو مانند كسى هستى كه به خود نيزه فرو مى كند تا بكشد كسى را كه پس پشت او سوار است (به سينه خودش نيزه مى زند تا از پشتش بيرون آمده به سينه سوار عقب برسد و او را بكشد، و چنين كسى كه براى ديگرى بدى انديشد كه در اول زيان آن به خودش برسد يا بسيار خبيث و ناپاك است و يا بيخرد و نادان).