پيشامدهاى ناگوار آينده آگاه باشيد پدر و مادرم فداى كسى باد كه نامهاى گراميشان در آسمان معروف و در زمين ناشناخته و نامعلوم است (منظور امام عليه السلام از اين عده فرزندان والاتبار آن حضرت است كه ذريه رسول الله، و قطب عالم ايجاداند.) بدانيد و چشم به راه كارهاى شدنى باشيد، از پراكندگى امورتان، و گسيختگى پيوندهايتان، زمامدارى دونانتان، اين پشامدهاى ناگوار، هنگامى بر شما مى رسد كه بر روى مومن تيغ كشيدن بسى آسانتر از يافتن يك درهم پول حلال باشد، در آن روزها پاداش گيرنده از آنكه مى بخشد بيشتر است، اين كارها زمانى واقع خواهد شد كه نياشاميده مست مى شويد بلكه مستى شما از فراخى نعمت و خوشگذرانى است، و بدون اضطرار و ناچارى بيهوده و ناروا سوگند مى خوريد و به نادرستى مى گرائيد، و بى پروا دروغ مى گوئيد، اين حوادث هنگامى روى خواهد داد كه رنج و سختى شما را بگزد، بسان پالان زبرى كه كوهان شتر را بخورد و آزار و شكنجه مى دهد، و همه را در بن بستى بس هراسناك و دردناك مى نهد، اين رنج چه بسيار دراز، و اين اميد و آرزو (ى شما بدون ظهور قائم آل محمد (ص) برطرف شدنش تا) چه اندازه دور است. هان اى مردم، اين مهارهاى شتران (نفس اماره) را كه پشتهاى آنها بارهاى سنگين دستان شما را برداشته است رها سازيد و از پيشواى خويش دورى مجوئيد و به درشتى و ستيزگى نپردازيد، و خود را در تنگناى سرزنش و نكوهش نيندازيد، و در افروزش آتش فتنه و فساد و آشوبى كه به سويتان مى آيد دور بشويد، و تا زود است از جلو راهش كنار برويد. بجان خويش سوگند ياد مى كنم كه در چنين مهلكه اى، مومن در شراره آتش آن فتنه مى گدازد، و كافر سالم از آن مى گذرد. مثل من در ميان شما مانند چراغى است در تاريكى، هر كه در آن داخل شود از پرتوش بهره مى گيرد، و كسى كه از آن روى برتابد در پريشانى به سر مى برد و در پايان نيز با بدبختى و سختى مى ميرد. پس اى مردم اندرزم را بشنويد و آن را به خاطر بسپاريد و با همه گوش و هوش در دركش بكوشيد.
سفارش به پرهيزكارى و يادآورى از مرگ اى مردم، شما را سفارش مى كنم به پرهيزكارى و ترس از عقوبت خدا، و به بسيار او را ستودن براى نعمتهايش كه به شما داده، و بخششهائى كه به شما فرموده، و بلياتى كه شما را بدانها آزموده است، پس چه بسا نعمتى را كه خاص شما گردانيد، و رحمتى كه برايتان تدارك ديد، شما كارهاى زشت و گناهان خود را هويدا ساختيد و او پوشاند، و با اينكه در معرض مواخذه از كردار ناپسندتان قرار گرفتيد، امانتان داد. و شما را سفارش مى كنم به ياد مرگ باشيد و از آن غافل نمانيد، چگونه شما غافليد از مرگى كه از شما غافل نيست؟ و چسان ممكن است نزد كسى كه لحظه اى مهلتتان نمى دهد دم از طمع و دلبستگى به دنيا بزنيد؟ پس كافى است شما را از جهت پند دادن مردگانى كه شما ديديد، بدون اينكه سوار باشند به سوى قبورشان بردند، و بدون اينكه فرودآينده باشند در آن قبرها فرودشان آوردند، گوئى هرگز در دنيا نزيسته و در آباديش نكوشيده اند، و يا اينكه هميشه ساكن خانه آخرت بوده اند، از جهانى كه آن را جايگاه گرفته بودند رميدند، و در قبرى كه از آن مى رميدند، وطن گزيدند، آلوده بودند به دنيائى كه از آن دست كشيدند، و تباه ساختند آخرتى را كه به سوى آن منتقل گشتند، نمى توانند از كار زشت بازگردند، نه افزايش در نيكى را توانائى دارند. به دنيا انس گرفتند، دنيا ايشان را فريب داد، و به آن اعتماد كردند آنها را به خاك انداخت، پس پيش تازيد، خدايتان بيامرزد در آبادى خانه هاى آخرتتان كه براى رفتن به آنها تشويق و دعوت شده ايد بشتابيد، و با شكيبائى به طاعت و دورى از معصيت بپرازيد تا نعمتهاى پروردگار را چنان كه شايد و بايد دريابيد، و چه بسيار ساعات در روز و روزهاى در ماه، و ماههاى در سال، و سالهاى در عمر تند و به شتاب گذراندند.