ترجمه نهج البلاغه

محمد بهشتی

نسخه متنی -صفحه : 258/ 172
نمايش فراداده

حکمت 057

زبان درنده است كه اگر به حال خودش بگذارند بگزد.

حکمت 058

زن كژدمى است كه گزيدنش شيرين است.

حکمت 059

هر گاه كسى تو را درود و تحيت فرستد، تو درودى بهتر و گرمتر از آن بگوى، و هر گاه دستى به نيكى و بخشندگى به سويت دراز گشت تو آن را به چيزى كه بر آن فزونى داشته باشد جبران نما، با اين حال لطف و بزرگوارى از آن كسى است كه در درود گفتن و بخشندگى پيشدستى كرده باشد.

حکمت 060

آنكه از كسى خواهان چيزى است شفيع و واسطه برايش به منزله شهپر است.

حکمت 061

جهانيان چون كاروانيانى هستند كه آنان را مى برند در حالى كه خوابند.