ترجمه نهج البلاغه

محمد بهشتی

نسخه متنی -صفحه : 258/ 239
نمايش فراداده

حکمت 390

مرگ براى مرد برگزيده و نيك است نه خوارى و زبونى، و به اندك ساختن خوب است نه نزد اين و آن به چاپلوسى پرداختن، هر كه خواسته خود را به آسانى به دست نياورد، به زور نيز آن را فراهم نخواهد كرد، روزگار دو روز است: روزى به سود تو و روزى به زيانت، روزى كه به سود تو باشد عنان بازكش و سركش مشو و روزى كه درباره تو زيان نمود شكيبائى پيش گير و بردبار باش.

حکمت 391

فرزند را بر پدر حقى و پدر را بر فرزند حقى باشد. حق پدر بر فرزند آن است كه پدر را در هر چيز جز در نافرمانى خداى سبحان اطاعت و پيروى كند، و حق فرزند بر گردن پدرش آن است كه نام او را نيكو بگذارد و به حسن ادبش بيارايد، و قرآنش بياموزد.

حکمت 392

چشم بد، افسون، جادو، به فال نيك گرفتن راست است، فال بد و واگيرى درد از ديگرى درست نيست، بوى خوش، عسل، سوارى، به سبزه نگاه كردن فسونهائى هستند كه زداينده غمها و اندوهها مى باشند.

حکمت 393

در اخلاق با مردم نزديك شدن و به خوى ايشان پيوستن از شر و كينه هاشان رستن است.

حکمت 394

اميرالمومنين على عليه السلام به يكى از افرادى كه در نزد آن حضرت سخنى گفت كه او را كوچكتر از آن مى پنداشتند كه چنان سخنى گويد چنين فرمود: همانا مانند جوجه اى كه هنوز پر و بال درنياورده است پرواز كردى، و همچون بچه شترى از شير ناگرفته بانگ برآوردى. سيدرضى فرمايد: شكير در اينجا: به معناى اولين پرى است كه بر پرنده مى رويد پيش از آنكه قوت يافته محكم گردد. و سقب: ناقه كوچك است، و ناقه كوچك بانگ نمى زند و فرياد برنمى آورد مگر زمانى كه بزرگ شود.