پرهيزكارى و ترغيب به سوى آخرت ستايش خداوندى را سزا است كه سپاسگزارى را گشاينده ابواب يادآورى خود و وسيله اى براى فزونى بخششها و دليلى بر دهشها و بزرگواريهايش قرار داد. بندگان خدا، روزگار همانطورى كه با گذشتگان و رفتگان رفتار كرد، با باقى ماندگان نيز رفتار خواهد نمود، و آنچه در آن از دست مى رود ديگر بازنمى گردد، و هيچ چيز هم در آن پايدار نخواهد بود. آنچه در آغاز با ديگران كرده، همان سان با شما و ديگران خواهد كرد. رنجها و سختيهايش تازگى ندارد، و هميشه و همه جا نمودارهائى از ستيزگيهايش را براى عبرت اين و آن مى گذارد. چنان به سرعت مى گذرد كه گوئى اينك در آن روز رستاخيزيد. شما را مى راند مانند راندن ساربان شترهايش را كه هفت ماه از زائيدن آنها گذشته و شيرشان خشك شده باشد. پس هر كه در جهان به غير خودش بپردازد در تاريكيهاى بدبختى سرگردان، و به تبهكاريها آميخته مى شود، و شيطانهاى او وى را وادار به سركشى كرده، كارهاى زشتش را در برابرش بيارايند، پس پايان پيشروان بهشت است، و پايان تقصيركنندگان آتش.
بندگان خدا بدانيد، تقوى و پرهيزكارى سرايى است حصاردار و گرامى، و گناهكارى ويرانه اى است خوار و آكنده از بدنامى، كه ساكنانش از رنج و گرفتارى رهائى ندارند، و هر كس به آن پناهنده شود حفظش نمى كند، هان، آگاه باشيد با پرهيزكارى نيش زهرآگين گناهان دور مى شود، و از راه يقين و ايمان انسان مى تواند خرد و جانش را به كمال مطلوب برساند. بندگان خدا از خدا بترسيد، در ارجمندترين و دوست ترين اشخاص نزد خودتان زيرا خداوند راه حق را براى شما روشن، و جاده اى آن را درخشان ساخته، پس يا بدبختى را ملازم، و يا خوشبختى هميشگى را همراه باشيد. پس در روزهاى گذران (دنيا) توشه دوران جاويدان (آخرت) را بيندوزيد، كه راه توشه اندوزى را به شما خوب نشان داده، و به كوچيدن از جهان مامورتان ساخته، و تند رفتن شما را خواهانند، زيرا شما مانند سواران پادرركابى هستيد كه آماده ايستاده اند، و نمى دانند چه وقت دستور مى رسد تا حركت نمايند.
آگاه باشيد چه كار است با دنيا كسى را كه براى آخرت آفريده شده؟ و چه مى كند با دارائى كسى كه به زودى آن را از او مى گيرند، و زيان گناه و بازپرسى آن برايش باقى مى ماند؟! بندگان خداى، آنچه خداوند وعده داده از نيكوئى و پاداش رهاكردنى نيست و آنچه كه نهى فرموده از بدى و كيفر خواستنى نيست. بندگان خدا، بترسيد از روزى كه در آن به كردارها رسيدگى مى شود، و اضطراب و نگرانى آن بسيار است و كودكان در آن روز پير مى گردند. بندگان خدا بدانيد، كه بر هر يك از شما جاسوسان و ديده بانانى از وجود خودتان، و گواهانى از پاره هاى تنتان قرار داده اند كه پيوسته آمار كارهايتان را دارند، و نفسهايتان را نكته مى شمارند، نه تاريكى شبهاى تار شما را از انظار آن نگهبانان مى پوشاند، و نه در محكم بسته شده شما را از آنها پنهان مى سازد، و فردا به امروز نزديك است. چه، امروز با آنچه در آن هست مى گذرد، و فردا از پى آن فرامى رسد. گوئى هر مردى از ميان شما، به آخرين خانه تنهائى دنيائيش، يعنى گودال گور رسيده است، آه از آن خانه تنهائى، و منزل وحشتناك و خانه غربت و بى مونسى، و گويا نفير رستاخيز به گوش شما رسيده و جذبه روز قيامت شما را به سوى خويش كشيده و براى داورى ميان راست و ناراست، سر از گورها بدر آورده ايد، در چنين هنگامه اى، ديگر بهانه ها و اباطيل را از شما نمى پذيرند، و دلايل نادرست و عذرهاى بى مورد از ميان مى رود و چيزى كه به شما ثابت مى گردد حقيقت است و بس، و هر امرى از شما به مواضع خود بازمى گردد، پس از عبرتها پند گيريد، و از تغيير روزگار اندرز گرفته آگاه شويد، و از آنچه شما را از آن ترسانيده اند سودمند شويد.