ترجمه نهج البلاغه

عزیزالله جوینی

نسخه متنی -صفحه : 398/ 263
نمايش فراداده

حکمت 006

و هر كس كه راضى شود از نفس خود به گمان، بسيار شود خشم گيرنده بر او، و صدقه دادن دارو(ئى) باشد ظفر دهنده به مراد، و عملهاى بندگان در دنياى ايشان برابر چشم(هاى) ايشان باشد در آخرت ايشان.

حکمت 007

و گفت- عليه السلام: عجب گيريد مر اين آدمى را كه نگه مى كند به پيه (چشم)، و سخن مى گويد به گوشت (زبان)، و مى شنو (د) به استخوان (گوش)، و نفس مى زند از شكافتگى بينى.

حکمت 008

و گفت- عليه السلام: چون رو آورد دنيا بر يكى به عاريت دهد او را خوبيهاى غير او را، و چون پشت فروكند از او بربايد از او خوبيهاى نفس او را. و گفت او- عليه السلام: چون روآورد دنيا بر قومى، به عاريت دهد ايشان را خوبيهاى غير ايشان را، و چون پشت فروكند از ايشان، بربايد خوبيهاى نفس ايشان (را).

حکمت 009

و گفت- عليه السلام: آميختگى كنيد با آدميان آميختنى كه اگر بميريد با آن (حال) بگريند بر شما، و اگر غايب شويد مشتاق باشند به شما.