و بخيلى كردن عيب باشد، و بددلى سبب نقصانى، و درويشى لال گرداند باريك بين را از حجت او، و درويش و حقير غريب باشد در شهر خود، و عاجزى آفت باشد، و صبر در طاعت و معصيت و مصيبت دليرى باشد، و بى رغبتى در دنيا توانگرى باشد، و پرهيزگارى سپر باشد.
حکمت 004
و خوش همسر و يارى باشد رضا به قضاى خدا، و علم ميراث يافتنى است بزرگ، و ادبها زيورها باشد نو شده كه كهنه نشود هرگز، و فكر آينه(اى) باشد صافى شده.
حکمت 005
و سينه مرد عاقل صندوق سر او باشد، و گشاده روئى دام دوستى باشد، و تحمل (و) خشم فرو خوردن گور عيبها باشد. (سيد رضى فرمايد): و روايت كرده اند از (او)- عليه السلام- كه گفت در عبارت (كردن) از اين معنى نيز: مصالحه كردن پنهان كرد(ن) عيبها است.