و گفت- عليه السلام: اندكى كه هميشه باشد بر او، بهتر باشد از بسيار(ى كه ملول شوند از آن).
حکمت 437
چون باشد در مردى خصلتى خوب و خوش آينده، پس منتظر باش مانند آن را.
حکمت 438
و گفت- (ع)، مرغالب پسر صعصعه را (كه) پدر فرزدق شاعر بود، در سخنى كه گرديد ميان ايشان: چه كرد(ى به) شتر(ان) بسيار تو؟ پس گفت: پراكنده كرد آن را حوادث و جدا كرد آن را حقها، اى اميرمومنان! پس گفت امير- عليه السلام: كه آن است ستوده ترين راههاى او.
حکمت 439
هر كه تجارت كند بى(علم) فقه، واقع شود در ورطه ربا، پس افتد در ربا، پس افتد در ربا-- سه بار گفت- و بعضى راويان روايت كردند (آن را) از پيغمبر (ص).