خطبه 174-موعظه ياران
و از سخنان آن حضرت- عليه السلام- است اى غافل شدگان از كار آخرت، جز نه غافل شدن (باشد) از ايشان! و (اى) ترك كردگان آنچه واجب (شده) است بر ايشان! (و اى كسانى كه فرا گرفته شده است از شما آنچه داده اند به شما از متاع دنيا!). چيست مرا كه بينم شما را از خدا رو گردانندگان، و وا غير او رغبت كنندگان! گوئى كه شما چهارپايانيد كه شبانگاه برده باشد آن را چراننده (اى) وا چراگاه هلاك كننده به وبا، و جاى آشاميدن وا آبشخور بيمارى آورنده. به درستى كه آن همچو چهارپاى علف داده است براى كارد- يعنى كشتن- نشناسد كه چه چيز خواهند از او به آن؟ چون نيكوئى كنند وا او پندارد كه روز خود را روزگار خود، و سيرى خود را كار خود. به حق خدا كه اگر خواهم من كه خبر دهم هر مردى را از شما به جايگاه بيرون آمدن او، و جاى در رفتن او، و همه كار او، هر آينه بكنم (آن را)، وليكن مى ترسم كه كافر شويد در (حق) من بر رسول خدا- عليه السلام. بدان به درستى كه من ادا كننده ام به آن خبر وا خاصه از اهل علم از آن كس كه باشد ايمن آن كفر از او. و به حق خدايى كه بفرستاد او (را) به حق، و برگزيد او را بر خلق، سخن نمى گويم من جز راست، و به درستى كه وصيت كرد(رسول خدا) وا من آن (اخبار) را همه آن را (به) مخرج و مولج، و موضع هلاكت آن كس كه هلاك شود، و موضع نجات (آن) كسى كه نجات يابد، و بازگشت اين امر- يعنى خلافت (را). و باقى نگذاشت چيزى را كه گذرد بر سر من الا آنك در دريخت آن را در گوش من، و برسانيد آن را وا من. اى مردمان! به درستى كه من به حق خدا بر نمى افژولم شما را بر طاعت، جز آنك سبقت مى برم شما را وا آن، و باز نمى دارم شما را از معصيتى جز آنك و باز مى استم و استادم پيش از شما از آن.