خطبه 150-اشارت به حوادث بزرگ
و از خطبه هاى آن حضرت- عليه السلام- است اشارت مى كند در او وا حربگاهها پس فرا گرفتند (گمراهان)، راست و چپ (را) در بزدن در راههاى بيراهى، و ترك كردن (راههاى راست را) پس شتاب مكنيد آنچه او بودنى است ساخته است، و درنگ مشمريد از آنچه آرد آن را فردا، چندا از شتاب كننده بدانچه را كه دريافت آن را، دوست دارد (كه) در نيافتى او را، و چه نزديك است امروز از علامات فردا! اى گروه (من) اين (است) هنگام وارد شدن هر وعده كرده(اى)، و نزديك آمدن از ديدن آنچه نمى شناسيد، بدان و به درستى كه آن كس كه دريافت آن (واقعه) را- از ما (اهل بيت پيغمبر)- برود در (ميان) آن طلعت (و فتنه) به چراغى روشن كنند(ه)، و برابرى كند در آن بر مثال صالحان، تا گشايد در آن طلعت بستگيها (را)، و آزاد گرداند بندگى را، و جدا گرداند جمعى باطل را، و جمع آورد جدا شد(ه) از حق را. در پرده اى از مردمان (است كه) نبيند پى برنده اثر او را، و اگر(چه) پياپى دارد نظر خود را، پس تيز گردانند در آن طلعت (و فتنه) قومى (را) چون تيز كردن آهنگر پيكان را، روشن گردانند به قرآن چشمهاى ايشان را، و اندازند به تفسير در گوشهاى ايشان، و شراب شبانگاهى دهند ايشان را به كاس حكمت پس از شراب صبوحى.و بخشى از آن خطبه است دراز شد مدت زمان فتنه به ايشان تا تمام كنند رسوائى (را)، و سزاوار شوند تغيير (حال) را تا كه چون خلق و كهنه شود زمان و بيارامند و بياسامند گروهى وا فتنه ها، و (دم) برداشتند و وا بردند از (براى) گشنى حرب ايشان. منت ننهند بر خدا به صبر، و بزرگ نشمرند بخشيدن نفسهاى ايشان در حق و جهاد، تا كه موافق افتد وارد شونده قضا(ى الهى به) بريده شدن مدت بلا(ى جاهليت)، برداشتند بينائى ها و عقلهاى خود (را) بر شمشير (زدن)هاى ايشان، و فرمانبردار گشتند پروردگار خويش را به فرمودن واعظ ايشان. تا كه چون فرا گرفت خدا رسول خود را- صلعم- باز گشتند گروهى بر اعقاب، يعنى ضلالت و گمراهى، و هلاكت كرد ايشان را راههاى متفرقه، و اعتماد كردند بر مكر و فريب، و بپيوستند جز به خويشاوندان رسول- صلعم- و جدا شدند و وا بريدند ريسمان خدا را آنك فرمودند ايشان را به دوستى آن، و نقل كردند (و بگردانيدند) بنا(ى دين) را از استوارى بنياد آن، پس بنا نهادند در غير موضع آن. ايشان معادنها(ى) هر گناه(ند)، و درهاى هر زننده و رونده در سختى جهالت، به درستى كه برفتند در سرگشتگى، و مشغول و غافل شدند در مستى بر نهادى از آل فرعون: از م
نقطع شونده (عقبى، و) وا دنيا ميل كننده، يا مفارقت كننده(اند) دين را (و) جدا شونده.