و از سخنان آن حضرت- عليه السلام- است، در صفت كردن بيعت او به خلافت، و به درستى كه پيش رفت از (مثل اين كلام) به لفظهاى مختلف (و گوناگون): و بگسترانيديد شما (براى بيعت) دست من (را) پس باز داشتم آن را، و بكشيديد شما آن را پس فراگرفتم آن را، پس به هم كوفتيد (و انبوهى كرديد) بر من چون كوفتن شتر(ان) تشنه بر حوضهاى آن، روز وارد شدن آن(ها بر آب)، تا (آن) كه بريده شد (بند) كفش و بيفتاد (از دوشها) رداء، و به پا سپردند ضعيف را، و برسيد از شادى مردمان به بيعت كردن ايشان مرا (به جائى) كه شاد (شدند) به آن خردان، و (برفتند لرزان) وا آن (بيعت) بزرگان، و ميل كرد (به) جانب او صاحبان علت، و در (ر)نجه داشت و برنجيد وا آن (بيعت) نار پستانان.