و گفت او- عليه السلام: به درستى (كه) اولى ترين مردمان به پيغمبران عالمترين ايشان بود به آنچه (كه) آوردند آن را. پس بخوا(ند) عليه السلام: كه اولى ترين مردمان به ابراهيم آنهااند كه پس روى كنند (او را)، و اين پيغمبر و آنان كه ايمان آوردند. پس گفت- عليه السلام: به درستى كه دوست محمد آن كس است كه طاعت دارد خدا را و اگر چه دور باشد خويشى ا(و با آن حضرت)، و به درستى كه دشمن محمد آن كس است كه نافرمانى كند خدا را و اگر چه نزديك باشد خويشى او.
حکمت 093
و گفت او- عليه السلام- به درستى كه شنيد مردى را از حرو(ر)ى كه بيدار مى شد (براى عبادت)، و (قرآن) مى خواند-: كه خوابى بر يقين بهتر باشد از نماز(ى) در شك.
حکمت 094
دريابيد خبر را چون بشنويد آن را نگهداشتنى (با) رعايت (كه آن تدبر است در معنى آن)، نه دريافتنى (براى) روايت (كه نقل لفظ آن است). به درستى كه راويان علم بسياراند، و نگبانان او اندك.