و گفت- عليه السلام: نگهداريد (خود را) و احتراز كنيد سرما را در اول او، و فراگيريد در آخر او. به درستى كه او بكند در بدنها چون كردن او در درختان: اول او بسوزاند، و آخر او برگ برآورد.
حکمت 124
بزرگى خالق نزديك تو خرد (گر)داند مخلوق را در چشم تو.
حکمت 125
و گفت- عليه السلام- به درستى كه بازگشت از صفين، پس مطلع شد بر گورها به ظاهر كوفه: اى اهل سراهاى اندوهگن شده، و جايهاى خالى مانده، و گورهاى مظلمه! اى اهل تربت، اى اهل غريبى، اى اهل تنهائى، اى اهل تنهائى و دورى! شما ما را پيشرو (و) سبقت برنده ايد، و ما مر شما را پس رسنده ايم. اما سراهاى شما به درستى كه (در آنها) آرام گرفتند، اما زنان (شما) به درستى كه نكاح كردند، اما مالها(ى شما) به درستى كه قسمت كردند. اين است خبر آنچه نزديك ما است، پس چه خبر است آنچه نزديك شما است؟ پس بنگريد امير(مومنان)- عليه السلام- به ياران خود و گفت: بدان كه اگر دستورى داده بود(ند)ى ايشان را در سخن، (هر آينه) خبر دادندى شما را، به درستى كه بهترين توشه پرهيزگارى است.