و گفت آن حضرت- عليه السلام- آنگاه كه بكشت خوارج را، پس گفتند مر او را اى اميرمومنان هلاك شدند قوم به همه ايشان، پس گفت: حقا و به خدا! كه ايشان نطفه هايند در صلبهاى مردان، و رحمهاى زنان، هر گاه كه طلوع كرد از ايشان گروهى (و) قومى قطع گردند، تا كه باشد آخر ايشان دزدان ربايندگان سلاح و جامه.
خطبه 060-در باب خوارج
گفت آن حضرت- عليه السلام- در ايشان مكشيد خوارج را پس از من، پس نيست كسى كه طلب كرد حق را پس خطاكرد آن را، (مثل آن) چنان (كسى) كه طلب كرد باطل را، پس يافت آن را. (سيدرضى مى گويد): مى خواهد (از اين سخن) معاويه و ياران او را.
خطبه 061-هشدار به كشته شدن
و از سخنان آن حضرت- عليه السلام- است آنگاه كه ترسانيدند (او را) از كشتن ناگاه و مكر و به درستى كه بر من از خدا سپرى است استوار و محكم، پس چون آيد روز من وا شود حزن و اندوه از من و فرا سپرد مرا (به مرگ)، پس آن هنگام خطا نكند و نگردد تير از نشانه و به صلاح نيايد جراحت.