چندا (كسى كه) در فتنه انداخته (شده است) به (سبب) خوبى گفتار (مردمان) در (شان) او.
حکمت 455
و گفت- عليه السلام: دنيا را آفريده اند براى غير او، و نيافريدند براى نفس او.
حکمت 456
و گفت- عليه السلام: به درستى كه بنى اميه را (زمان) مهلت داده(اى) است كه مى روند در او، و اگر اختلاف كنند در آنچه ميان ايشان باشد، پس كيد كنند ايشان را (مردمان) كفتار (صفت) تا غلبه كنند ايشان (را). (سيدرضى فرمايد): والمرود (در) اين جا مفعل است، از ارواد است، و آن مهلت دادن است و زمان دادن، و اين از فصيح ترين سخن و غريب ترين سخن او است. پس گوئيا كه او- عليه السلام- ماننده كرد مهلت را آنك ايشان در آن به ميدانى اند آنك مى روند در او تا غايت، پس چون برسيدند به (جاى) قطع شدن آن، تاب باز دهد رشته ايشان پس از آن.
حکمت 457
و گفت- عليه السلام، در مدح انصار: ايشان به حق خدا كه پروردند اسلام را چنان كه تربيت كنند اسب كره را با كفايت ايشان به دستهاى دراز و زبانهاى تيز (ايشان).