خطبه 172-شايسته خلافت
و از خطبه هاى آن حضرت- عليه السلام- است (پيغمبر اكرم) امين وحى او (است)- تعالى- و ختم پيغمبران او، و بشارت دهنده رحمت او، و بيم كننده عقوبت او.اى مردمان! به درستم ده سزاوارترين مردمان به اين امر خلافت، قويترين ايشان بود بر او، و عالمترين ايشان به امر خدا در آن، پس اگر انكار كرد انكار كننده اى، آشتى خواهند از او و اگر باز استاد، قتال كنند (با او). و سوگند به جان من! اگر باشد امامت كه بسته نشود تا كه حاضر آيند بدان جميع مردمان، نباشد وا بستن آن امامت راهى (در هيچ زمان) وليكن اهل آن را (بود- يعنى كسانى كه تعيين امامت مى كنند- كه) حكم مى كنند بر آن كس كه غايب (با) شد از آن (وقت تعيين)، پس نيست مر حاضر را كه باز گردد و نه مر غايب را كه اختيار كند (از براى خود ديگرى را). بدان به درستى كه من مقاتله كنم با دو مرد: مردى كه دعوى كرد آنچه نيست مر او را (چون معاويه)، و ديگرى كه باز داشت آنك بر او است حقى كه لازم است (چون طلحه و زبير).وصيت مى كنم شما را به تقواى خدا، به درستى كه آن بهترين آنچه وصيت كنند بندگان را به آن، و بهترين عواقبها و كارها نزديك خدا (است)، و بد(ر)ستى كه بگشاده اند در حرب را ميان شما و ميان اهل قبله (كه مدعيان اسلامند)، و برندارند اين علم را جز اهل بصارت (و) بينائى)، و (اهل) صبر بر جايگاه مكاره، و اهل علم به جايهاى حق. (پس) بگذريد (و به جا آوريد) مر آنچه مى فرمايند شما را به آن، و بايستيد نزديك آنچه نهى مى كنند از او، و تعجيل مكنيد در كارى تا كه بشناسيد حق را، به درستى كه مرا (است) با هر كارى كه نشناسيد آن را تغييرى و بينايى.بدان و به درستى كه اين دنيا- آنك گشتيد كه آرزو مى خواهيد آن را، و رغبت مى كنيد در او، و گشت آن دنيا (كه) خشم آورد شما را، و خشنود كند شما را- نيست خانه شما و نه منزل شما آنك بيافريدند شما را براى آن، و نه (سرايى) آنك وا خواندند شما را با او. بدان و به درستى كه دنيا نيست به باقى مانده مر شما را، و نه باقى دارنده شما را بر آن، و آن (دنيا) و اگر بفريفت شما را از خود، به درستى كه بترسانيد شما را (نيز) از شر خود، پس دست بداريد فريفتگى آن را براى ترسانيدن آن، و (دست بداريد) طمع كردن آن را براى ترسانيدن او (شما را). و پيشى گيريد در او وا سراى آنك وا خواندند شما را وا آن، و باز گرديد وا دلهاى خود از آن، و بايد كه چنين نكند- يعنى گريستن در بينى- يكى از شما چون (در) بينى گريستن كنيزك (از) بر(اى) آنچه دور كردند از او. طلب تمام كردن خواهيد نعمت خدا را كه بر شما است به صبر كردن بر طاعت خدا، و نگهبان بودن بر نگاه داشتن آن بر آنچه طلب حفظ كردند از شما از كتاب او. بدان و به درستى كه گزند نكند شما را ضايع كردن چيزى از دنياى شما پس از حفظ شما بنيا(د) دين شما. بدان و به درستى كه سود نكند شما را بعد از ضايع كردن دين شما، چيزى كه محافظت كرديد شما بر او از كار دنياى شما فرا گيراد خدا به دلهاى ما و دلهاى شما وا حق، و الهام كناد ما را و شما را صبر.