خطبه 093-در فضل رسول اكرم - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

عزیزالله جوینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خطبه 093-در فضل رسول اكرم

و از خطبه هاى آن حضرت- عليه السلام- است پس بزرگوار است خدا آنك نرسد به او دورى همتها، و درنيابد او را گمان و تخمين باريك بينيها، او است اول آنك نيست غايت مر او را تا به نهايت رسد، و او است آخر آنك نيست مدت و غايت مر او را تا منقضى شود



بخشى ديگر از آن خطبه پس به وديعت نهاد ايشان را در فاضلترين جاى وديعت، و قرارداد ايشان را در بهترين جاى آرام، نقل كرد ايشان را بزرگواريهاى صلبهاى پاك وا پاكيزه هاى رحمها، هر گاه كه بگذشت گذاشته(اى به جوار پروردگار)، باستاد و برخواست از ايشان به دين خدا باز پس مانده(اى)، تا كه فرا رسيد نهايت كرامت و بزرگى خدا- سبحانه و تعالى- وا محمد- صلعم. پس بيرون آورد او را از فاضلترين معدنها جاى رستن (او)، و عزيزترين و قويترين اصلها جاى در نشاندن (او)، از درختى آنك بشكافد از آن پيغمبران خود را، و برگزيد از آن شجره امينان خود را. خويشان او بهترين عترتها، و عشيره او بهترين عشاير، و درخت او بهترين درخت، برست (شجره هاشم) در حرم، و دراز شد در كرم و بزرگى مر او را شاخه هاى دراز دراز، و ميوه اى كه درنيابند (او را)، پس او است پيشواى آن كس كه بپرهيزيد، و حجت و بينائى دل آن كس كه راه يافت. چراغى كه بدرخشيد روشنى او، و ستاره(اى) كه رفيع و بلند شد روشنى او، و آتش زنه(اى) كه برجهيد درخشيدن او، سيرت و عادت او عدل بود، و نهاد و سنت او راه راست، و سخن او جدا كننده ميان حق و باطل، و حكم او عدل و راستى بفرستاد او را بر هنگام
خالى بودن از پيغمبران، و بلغزيدن (عاملان) از عمل، و جهالت و بيراهى از امتان.

عمل كنيد- رحمت خدا بر شما باد- بر علمها و آيتهاى روشن و ظاهر، پس راه روشن و پيدا بخواند وا سراى سلامت- يعنى بهشت- و حال آنك شما (اينجا) در سراى آشتى خواستن بر مهلت و فراغت (هستيد)، و نامه ها(ى اعمال) پراكنده شده، و قلمها(ى كرام الكاتبين) روان شده، و بدنها درست است، و زبانها گشاده، و توبه شنيده و قبول، و عملها فرا پذيرفته.

/ 398