خطبه 075-اندرز - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

عزیزالله جوینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خطبه 075-اندرز

و از خطبه هاى آن حضرت- عليه السلام- است رحمت كناد خدا بنده اى را كه بشنيد حكم و حكمت را پس ياد گرفت، و بخواندند وا راه راست پس نزديك شد، و فرا گرفت به (كمربند و) كناره اى از راه نماينده پس نجات يافت. نگه داشت امر خداى خود را، و بترسيد گناه خود را، مقدم داشت عمل خالص (را) و كار نيك كرد، كسب كرد ذخيره نهاد(ه اى را براى آخرت)، و دورى كرد پرهيزنده از عقوبت، تير انداخت به نشانه، و مالك شد عوضى (را). غلبه كرد و جهاد آرزوى خود را، و تكذيب كرد آرزوى خود (را)، بكرد صبر را مركب رستگارى خود، و پرهيزگارى را ساز وفات خود. ور نشست و اختيار كرد راه روشن (را)، و ملازم شد به راه سفيد (و سعيد را)، غنيمت شمر(د) مهلت را، و پيشدستى كرد اجل را، و توشه برداشت از عمل.

خطبه 076-نكوهش رفتار بنى اميه

و از سخنان آن حضرت- عليه السلام- است به درستى كه بنواميه، هر آينه دور مى كند مرا از ميراث محمد، عليه السلام، دور كردنى، و به خدا كه اگر باقى مانم به ايشان هر آينه پى مال گردانم ايشان را چون پى مال كردن گوشت فروش (و) قصاب (جگر يا شكنبه خاك آلود را). (گفت سيد رضى كه خدا از وى خشنود باد، روايت كرده اند): التراب الوذمه و آن بر (عكس الوذام التربه) است. (سخن آن حضرت عليه السلام): ليفوقوننى يعنى مى دهند مرا از مال اندك اندك چون مقدار ميان دو دوشيدن (ناقه)، و آن يك بار دوشيدن باشد از شير ناقه. و الوذام، جمع وذمه، و هى الحزه من الكرش او الكبد كه افتد در خاك فتنفض.

خطبه 077-نيايش

و از سخنان آن حضرت- عليه السلام- است كه مى خواند به آن خدا را در مناجات) اى بارخداى! بيامرز مرا به آنچه تو عالمترى به آن از من، پس اگر باز گردم به آن (گناه دوباره) پس باز گرد(ان) مرا به آمرزش. اى بارخداى! بيامرز مرا آنچه وعده كردم از (براى) نفس خود (كه بكنم آن را براى تو)، و نيافت(ى) مر او را وفائى نزديك من. اى بارخداى! بيامرز مرا آنك نزديكى جستم من به آن به تو، پس خلاف كرد آن را دل من. اى بارخداى! بيامرز مرا رمزهاى نگرستنها، و افتاده هاى لفظها، و آرزوهاى دل، و زلات و بيهوده هاى زبان.

/ 398