خطبه 087-در بيان هلاكت مردم
و از خطبه هاى آن حضرت- عليه السلام- است پس از حمد و ثناء خداى تعالى، به درستى كه خداى تعالى هلاك نكرد و نشكست گردن كشان روزگار را هرگزد، الا پس از مهلت دادن و آسايش، و باز نبست (و به صلاح نياورد) آثار انبيا و كار بزرگ يكى از گروهان (را)، مگر پس از شدت و مشقت و بلا. و در پيش و نزديك آنچه (كه) رو آورديد (شما به آن از شدت عذاب و) كار درشت يعنى حكومت بنى اميه، و پشت فرو كرديد از نعمت و رفاهيت، جاى عبرت است (در مردم روزگار)، و نيست هر خداوند دلى خردمند، و نه هر خداوند گوشى شنونده، و نه هر خداوند بينائى بينا. اى عجبى! چيست مرا كه عجب نگيرم از خطاء اين فرقه ها برخلاف كردن حجتهاى او در دين او، و پسروى نكنند اثر و نشان پيغمبر را، و پيروى نكنند به عمل وصى پيغمبر، و ايمان نمى آورند به ناپيدا و امام معصوم، و باز نمى استند از عيب. عمل مى كنند در شبهتها، و مى روند در پى آرزوها، نيكوئى و شناخته در ميان ايشان نشناختند، و ناشايست نزديك ايشان انكار نكردند، پناهگاه ايشان در مشكلات وا نفسهاى ايشان (است)، و اعتماد ايشان در مسائل پوشيده ها براى رايهاى ايشان. گوئى كه هر مردى از ايشان پيشواى نفس خود (است)، به درستى كه فرا گرفت از نفس خود در آنچه ديد و اعتقاد داشت (به) بندنه هاى محكمها، و سببهاى محكم و استوار.