و حكايت كرد از او- عليه السلام- ابوجعفر محمد پسر على (بن الحسين)، باقر عليهماالسلام- كه او گفت- عليه السلام: (بود) در زمين دو امان از عذاب خداى سبحانه و تعالى، پس برداشتند يكى از آن دو را، پس فراگيريد و ملازم باشيد ديگرى را، پس چنگ در زنيد به او. اما آن امان كه برداشتند، پس آن رسو(ل) خدا است- صلعم. و اما آن امان كه باقى است، پس استغفار است. گفت خداى تعالى: و نيست كه باشد خدا كه عذاب كند آنها را و (حال آن كه) تو در ميان ايشان باشى، و نيست كه باشد خدا عذاب كننده ايشان و ايشان استغفار كنند. (سيد رضى گويد): و اين از خوبيهاى بيرون آوردن (اسرار) است، و لطيفه هاى بيرون آوردن (افكار).
حکمت 086
هر كه اصلاح كند آنچه ميان او و ميان خدا بود، با صلاح كند خدا آنچه ميان او بود و ميان مردمان. و هر كه اصلاح كند كار آخرت خود را، اصلاح كند خدا كار دنياى او (را). و هر كه باشد مر او را از نفس او پند دهنده(اى)، باشد بر او از خدا نگهدارنده اى.
حکمت 087
فقيه هر فقيهى آن كس است كه نوميد نكند مردمان را از رحمت خدا، و نوميد نكند ايشان را از رحمت خدا، و ايمن نكند ايشان را از مكر خدا.
حکمت 088
و گفت او- عليه السلام: فرو مايه ترين علم آن است كه باشد بر زبان و بلندترين او آن است كه ظاهر شو(د) در جوارح و اركان.