ترجمه نهج البلاغه

عزیزالله جوینی

نسخه متنی -صفحه : 398/ 266
نمايش فراداده

حکمت 016

رام شود كارها مر تقديرها را تا (اين) كه باشد مرگ در تدبير.

حکمت 017

و سوال كردند او را- عليه السلام- از گفتار پيغمبر- صلعم: تغيير دهيد سپيده را به رنگ (كردن)، و مانند(ه) مشويد به يهود؟ پس گفت- عليه السلام: به درستى كه گفت رسول- عليه السلام- اين (را) و (وقتى كه) اهل دين اندك بودند، پس اكنون به درستى كه فراخ شد(ه) ميان بند او، و بزد(ه است) پيش گردن خود را بر زمين و قائم و ثابت شده است (- دين)، پس (باشد هر) مردى و آنچه اختيار كند.

حکمت 018

و گفت- عليه السلام: هر كه جارى (و رها) كند عنان اميد خود (را)، بسر درآيد به اجل خود.

حکمت 019

اقاله (و عفو) كنيد خداوندان مروتها را بسر درآمدگيها و زلات ايشان، كه بسر درنيايد از ايشان بسر در آينده(اى) الا آنك دست او به توفيق خدا (است) بردارد او را (و نجات دهد).

حکمت 020

و گفت- عليه السلام: وابسته اند ترس و شكوه را به بى بهرگى، و شرم را به محرومى، و فرصت مى رود چون رفتن ابر پس دريابيد فرصتهاى خير را.