ترجمه نهج البلاغه

محمد علی انصاری قمی

نسخه متنی -صفحه : 305/ 232
نمايش فراداده

حکمت 111

از آن حضرت پرسيده شد خويشتن را چگونه مييابى يا اميرالمومنين؟ فرمودند: چگونه است حال كسيكه در حال بقاء دچار فناء است، و در حال تندرستى دچار بيمارى است، و از مركز ايمنيش بيم و ترس بر او وارد ميشود (و در دنيا با همه ايمنى بيمناك از پيشامدها، يا ترس آخرتش بوحشت انداخته است).

حکمت 112

بكسانيكه نيكيها و نعمتهاى خداوند بر او نازل و او سرگرم گناه است، بسا كسيكه خداوند پرده بر روى كردار زشت وى كشيد (و او را رسوا نساخت) بسا كسيكه بسخن نيكى كه ديگران درباره وى گفتند مغرور فريفته شد، و خداوند هيچكس را مانند آنكه او را مهلت داد و عقوبت نكرد آزمايش نفرمود (لكن همينكه ستيزه خوئى و گناه را از حد بدر برد رسوايش ساخت).

حکمت 113

دو تن درباره من بهلاكت اندرند، يكى دوستى كه غلو كند (و مرا از رتبه امامت در رتبه الوهيت بنگرد) ديگر دشمنى كه مرا بمقام امامت نشناسد (و ديگران را بر من پيشوا داند).

حکمت 114

تبه ساختن فرصت موجب اندوه و ندامت است.

حکمت 115

جهان را حال بدان كرزه مارى مانند است كه جاى دست ماليدن بر آن (بدنش) نرم، و درونش از زهر كشنده آكنده است، نادان مغرور آن خواهان، و داراى هوش و خرد از آن گريزان است.