آن حضرت عليه السلام را از ايمان پرسيدند فرمودند: ايمان (بر سه پايه استوار است) شناختن بدل، اقرار بزبان، انجام دادن با اعضاء است.
هر آنكه بر جهان اندوه خورد (و از بدست نياوردن درهمش درهم شود) بر قضاى خداوندى خشمگين گشته است (چرا كه كارها را اندازه بدست خدا است، و تيمار جهان خوردن با خداوند جهان نبريدن است) و هر آنكه از درد و اندوهيكه بوى رسد شكوه بديگرى برد از پروردگارش گله مند بوده است، هر آنكه نيز توانگرى رود، و براى دارائيش با وى فروتنى كند دو سوم دينش را از دست داده است، هر آنكه با خواندن قرآن بميرد و به آتش درافتد او از كسانى است كه آيات خداوندى را مورد سخريه قرار داده است، و هر آنكه دلش بدوستى دنيا دربند افتد از دنيا به سه چيز دچار و بسته شود اندوه هميشگى، حرصى بى پايان، آرزوئى دراز و نرسيدنى.
با قناعت زيستن ياد شاهى كردن، و با خوشخوئى بنعمت اندر بودن است.
از آن حضرت عليه السلام پرسيده شد كه قول خداوند تبارك و تعالى در سوره 16 آيه 37 كه فرمايد فلنحيينه حياه طيبه را معنى چيست فرمودند آن قناعت است.
با آنكه روزى بسويش روان است شركت كنيد كه شركت كردن با او روزى را سزاوارتر و بچنگ آوردن سود را شايسته تر است.