ترجمه نهج البلاغه

محمد علی انصاری قمی

نسخه متنی -صفحه : 305/ 255
نمايش فراداده

حکمت 227

به آن حضرت عليه السلام گفتند خردمند را براى ما وصف كن فرمود: كسيست كه هر چيز را بجاى خود گذارد گفتند نادان را وصف فرمائيد فرمودند بيان كردم، سيدرضى (ره) گويد: يعنى نادان كسى است كه هر چيز را بجاى خود نگذارد، گوئى ترك وصف نادان صفت دانا است، زيرا برخلاف وصف دانا است.

حکمت 228

سوگند با خداى اين جهان شما (كه همچون سگان و كركسان در سر جيفه گنديده آن با يكديگر بزد و خورديد) در ديده من از استخوان بى گوشت خوكى كه در دست شخص خوره دار باشد خوارتر است

حکمت 229

گروهى خداى را از روى رغبت (بثواب) بندگى ميكنند و اين خود عبارت بازرگانى است (كه فقط از هر كار سود آن را خواهانند) گروهى ديگر خداى را از روى ترس (از عذاب) پرستش ميكنند اين هم عبادت بندگان است (كه در بند بازپرسى موالى دچاراند) و يك گروهى اند كه خداى را (فقط سزاوار پرستش دانسته نعمتهاى نامتناهى او را ديده و) از روى سپاسگذارى عبادت ميكنند و اين عبادت آزاد مردان است.

حکمت 230

همه چيز زن بد، و بدتر چيزيكه در او است آنست كه مرد را از وى گزيرى نيست (و وجودش در زندگى ضرورى است).

حکمت 231

هر آنكه سهل انگار و در كارها سستى ورزد بهره ها را از دست بدهد و آنكه سخن سخن چين را بشنود دوست را تباه كند، و از خويش براند.

حکمت 232

سنگى كه در خانه بستم بكار رود، آن سنگ گروگان خرابى آن خانه است.