ترجمه نهج البلاغه

محمد علی انصاری قمی

نسخه متنی -صفحه : 305/ 296
نمايش فراداده

حکمت 432

حكمرانيها جولانگاه مردان است (و هرگاه برياستى رسيدند معلوم ميشود چه كاره اند، و تا كجا ميتازاند)

حکمت 433

بسا خواب (نوشين سحرگاه) كه تصميمات روز را در هم شكننده است.

حکمت 434

شهرى از شهرى ديگر بتو سزاوار نيست، و بهترين شهرها (براى زندگى و نشيمن گرفتنت) شهرى است كه تو را در برگيرد (و وسائل آسايشت در آن فراهم باشد).

حکمت 435

خبر مرگ مالك اشتر رحمه الله عليه كه بامام رسيد، فرمود: مالك را ميگوئيد: وه كه تا چه اندازه مرد بود مالك اشتر اگر كوه همانا كوهى بود بلند و قله بود شامخ، و اگر سنگ بود، سنگى بود سخت كه پاى هر ره نوردى بدامن آن نميرسد، و هيچ پرنده پروازى بر بالاى آن پريدن نميتوانست سيدرضى (ره) فرمايد: فند بمعنى كوهى است از كوههاى ديگر جدا و ممتاز.

حکمت 436

كمى كه هميشه آيد بهتر تا بسيارى كه خستگى فزايد.