دانشمندان را سخن اگر درست افتد دارو و اگر نادرست افتد درد است.
مردى از آن حضرت عليه السلام خواستار شد ايمان را به او بشناساند كه چيست فرمود: چون فردا شود نزد من آى تا جائيكه همه مردم آن را بشنوند تو را آگهى دهم كه اگر گفتار مرا از ياد بردى ديگرى حفظش كند، زيرا سخن همچون آهوئى است رمنده يكى آن را مى گيرد و ديگرى و ديگرش رها مى كند.
اى آدمزاده امروز غم فرداى نيامده را مخور كه آن فردا اگر جزو زندگى تو باشد، خداوند روزيت را در آن خواهد رسانيد.
دوستت را به اندازه كه دوست دار شايد روزى دشمنت گردد، دشمنت را به اندازه اى كه بايد دشمن دار شايد روزى دوستت شود.
مردم در دنيا دو دسته اند: يكى آنكه فقط در جهان تيمار جهان خورد و براى جهان كار كند، جهانش چنان گرفتار ساخته است كه به كلى از ياد آخرتش بدر رفته است، از تنگدستى بازماندگانش ترسان و فقر بر خود را ترسان نيست و يا خود را در تنگى و فشار مى گذارد تا ديگران آسوده باشند، بيچاره اين كس كه عمرش را در سود ديگرى تباه مى كند، ديگر كسى است كه همه غم آخرت خورد و براى آن جهان كار كند. چنين كس را بدون كوشش و كنكاش جهان به سويش روى آورد و دو بهره را يكجا دريابد دنيا و آخرت را مالك شود. صبح مى كند و در حالى كه نزد خداى آبرومند است از خدا حاجتى نخواهد كه روا نسازد.