قاموس قرآن

سیدعلی اکبر قرشی

جلد 1 -صفحه : 330/ 228
نمايش فراداده

در چهار آيه، كلمه صمّ قبل از «بكم» آمده و در آيه 97 اسراء «بكم» از «صمّ» جلوتر آمده است وانگهى بنا بر تصريح طبرسى: اصمّ كسى است كه كر متولّد شده باشد. على هذا نميتوان گفت علّت جلو افتادن «صمّ» آن است كه انسان اوّل كر و بعد لال ميشود.

زيرا اين در صورتى است كه لالى و كرى از عوارض بعدى باشد.

ولى بعيد نيست كه بگوئيم:

قاعدة چون گوش نشنود زبان قادر بتكلّم نخواهد بود، لذا در چهار آيه كه راجع بدنيا است «صمّ» بدين اعتبار از «بكم» جلو افتاده است و در آيه اسراء كه آمده «وَ نَحْشُرُهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَلى‏ وُجُوهِهِمْ عُمْياً وَ بُكْماً وَ صُمًّا» شايد بدين جهة است كه شخص گرفتار اوّل بلا را مى‏بيند، بعد اظهار ميدارد، بعد بكلام دادرس گوش ميدهد و آنها از هر سه محروم‏اند چون در دنيا نيز آيات حق را نميديدند، و بحرف حق اعتراف نميكردند و گوش نميدادند و اللَّه العالم.

بكى

بكاء اگر بقصر خوانده شود بمعنى گريه و اشك ريختن است و اگر بمدّ باشد بمعنى صدائى است كه توأم با گريه است (صحاح) راغب گويد: در صورتيكه صدا بيش از اندوه باشد با مدّ آيد مثل رغاء و ثغاء و اگر اندوه بيش از صدا باشد با قصر آيد.

«وَ جاؤُ أَباهُمْ عِشاءً يَبْكُونَ» يوسف: 16 شب پيش پدرشان آمدند در حاليكه گريه ميكردند «وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى‏» نجم: 43 و اوست كه مى‏خنداند و ميگرياند.

«خَرُّوا سُجَّداً وَ بُكِيًّا» مريم:

58 سجده كنان و گريه كنان ميافتند «بكىّ» جمع باكى است و آن بر وزن فعول (بضمّ اوّل) است چنانكه سجود در «الرُّكَّعِ السُّجُودِ» جمع ساجد است گويند: ساجد سجود، قاعد قعود و راكع ركوع (مفردات).

در اينجا لازم است بدو آيه توجّه كنيم، يكى آيه «فَلْيَضْحَكُوا