قاموس قرآن

سیدعلی اکبر قرشی

جلد 1 -صفحه : 330/ 234
نمايش فراداده

قاموس عجمى بودن آنرا نيز متحمل دانسته است.

اگر چنانكه نقل شده، ثابت شود كه اسم اصلى او عزازيل و كلمه ابليس عربى است صفت بودن آن بهتر بنظر ميرسد در صافى از حضرت رضا عليه السّلام نقل شده: نام او حارث بوده. ابليس ناميده شد زيرا كه از رحمت خدا مأيوس گرديد.

در قرآن مجيد، اباء او از سجده بر آدم صريحا نقل شده «فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبى‏ وَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ- الْكافِرِينَ» بقره: 34، استثناء در آيه شريفه نشان ميدهد كه او از ملائك بود خطبه قاصعه كه خطبه 190 نهج البلاغه است تصريح ميكند كه او از ملائكه بود و عبارت آن چنين است «كَلَّا ما كانَ اللَّهُ سُبْحانه ليدخل الجنّة بشرا بامر اخرج به منها ملكا» (نهج البلاغه عبده ج 2 ص 162).

طبرسى ذيل آيه 34 بقره اين قول را از ابن عباس و ابن مسعود و قتاده نقل كرده و گويد: مختار شيخ طوسى نيز همين است و آن در ظاهر تفاسير از امام صادق عليه السّلام نقل شده.

اگر گوئى در قرآن آمده «وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ» كهف: 50، اين آيه صريح است كه او از جنّ بود! گوئيم: بنظر ميايد كه ملائكه و جنّ از يك حقيقت‏اند، افراد نخبه و ممتاز آن ملك و افراد پائين آن جنّ است مانند انسان كه افراد ممتاز آن پيامبران و ائمّه و افراد پائين آن بشر معمولى است.

در المنار ذيل آيه 34 بقره گويد: دليلى نداريم كه ميان ملائكه و جنّ اختلاف ذاتى هست فقط اختلاف صنفى و وصفى دارند، چنانكه آيات نشان ميدهند، ظاهر آن است كه جنّ صنفى از ملائكه است.

اگر گوئى: در باره ملائكه هست «بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ» انبياء:

26- 27 در اين صورت چطور