بَلع - قاموس قرآن جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قاموس قرآن - جلد 1

سیدعلی اکبر قرشی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ابليس مخالفت كرد با آنكه قرآن از اطاعت دائمى آنها خبر ميدهد.

گوئيم جواب آن در «ملك» انشاء اللَّه خواهد آمد «1» نا گفته نماند: سخن در باره ابليس زياد است و ما بخواست خدا آنرا در «شطن- شيطان» خواهيم آورد.

بَلع

فرو بردن. «وَ قِيلَ يا أَرْضُ ابْلَعِي ماءَكِ» هود: 44 گفته شد اى زمين آبترا فرو بر.

بَلغ

بلوغ و بلاغ، يعنى رسيدن بانتهاء مقصد اعمّ از آنكه مكان باشد يا زمان يا امرى معيّن و گاهى نزديك شدن بمقصد مراد باشد هر چند بآخر آن نرسد (مفردات) در صحاح آمده: «بلغت المكان بلوغا وصلت اليه و كذلك اذا شارفت عليه ... و الابلاغ الايصال و كذلك التبليغ و الاسم منه البلاغ و البلاغ ايضا الكفاية».

راغب با آنكه بلاغ را مصدر ثلاثى گرفته، بمعنى تبليغ و كفايت نيز گفته است.

«وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً» يوسف 22: چون بجوانى رسيد باو حكم و علم عطا كرديم.

«وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ» بقره: 231.

در اينجاست كه گفته‏اند:

«بلغن» بمعنى نزديك شدن بپايان اجل است و گر نه بعد از تمام شدن اجل رجوع جايز نيست. ولى اين سخن درست نيست و ظاهرا مراد از «بلغن اجلهنّ» تمام شدن اجل است، در اين باره در «اجل» بتفصيل سخن گفته‏ايم.

«وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ» طلاق: 3 هر كه بخدا توكّل كرد خدا براى او كافى است، حقّا كه خدا بكار خود ميرسد و كسى او را منع نميكند. ضمير «امره» به «اللَّه» بر ميگردد و «بالغ» لازم است نه متعدّى.

«فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ» آل عمران: 20 گفتيم كه بلاغ بمعنى تبليغ است خواه اسم مصدر باشد

(1) نگارنده از اين نظر برگشته است تفصيل مطلب در «ملك» ديده شود

/ 330