ايجاد ابتكارى. بايد دانست هر ايجادى ابداع نيست بلكه ابداع آنست كه بدون سابقه و بدون پيروى از ديگران باشد، بهترين كلمه براى آن، ابتكار است مفردات ميگويد: «الابداع انشاء صنعة بلا احتذاء و اقتداء» در اقرب آمده:«بدعه بدعا: اخترعه لا على مثال».
بدل
عوض گرفتن. «إِلَّا مَنْ ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْناً بَعْدَ سُوءٍ» نمل:11، مگر آنكه ستم كند بعد خوبى را عوض گيرد «ثُمَّ بَدَّلْنا مَكانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ» اعراف: 95، سپس خوب را بجاى بد عوض كرديم. راغب گويد: ابدال، تبديل، تبدّل و استبدال همه بمعنى عوض گرفتن و قرار دادن چيزى است در جاى چيزى.تَبْدِيلَ لِكَلِماتِ اللَّهِ»
يونس
64، براى كلمات خدا تغييرى نيست يعنى يكى بجاى ديگرى عوض گرفته نميشود «بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا» كهف:50، شيطان و اولياء او براى ظالمان بجاى خدا، عوض بدىاند، بدل در آيهى اخير وصف است نه مصدر.
بَدَن
تن. جسد. «فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً» يونس: 92، امروز تو را بوسيلهى بدنت نجات ميدهيم تا براى كسانيكه از پس تواند، عبرتى باشى يعنى زنده نجات يافتن تو، شدنى نيست فقط پيكرت را از آب بيرون خواهيم انداخت و آن نوعى از نجات تو است و آنهم براى عبرت ديگران.«وَ الْبُدْنَ جَعَلْناها لَكُمْ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ» حجّ: 36، بدن (بر وزن قفل) جمع بدنه بمعنى شتر قربانى است، يعنى: شتران قربانى را براى شما از نشانههاى خدا قرار داديم.راغب گويد: بدن در جائى گفته ميشود كه بزرگى جثّه مراد باشد و جسد در جائيكه رنگ مراد باشد گويند: «ثَوْبٌ مُجَسَّدٌ وَ امَرأَةٌ بادِنٌ و بَدينٌ» يعنى لباس رنگ شده و زن تنومند. و شتر قربانى را بجهت