بدع - قاموس قرآن جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قاموس قرآن - جلد 1

سیدعلی اکبر قرشی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مكه و مدينه كه جنگ معروف بدر در آن واقع شد «وَ لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ» آل عمران: 123.

بدع

ايجاد ابتكارى. بايد دانست هر ايجادى ابداع نيست بلكه ابداع آنست كه بدون سابقه و بدون پيروى از ديگران باشد، بهترين كلمه براى آن، ابتكار است مفردات ميگويد: «الابداع انشاء صنعة بلا احتذاء و اقتداء» در اقرب آمده:

«بدعه بدعا: اخترعه لا على مثال».

بدل

عوض گرفتن. «إِلَّا مَنْ ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْناً بَعْدَ سُوءٍ» نمل:

11، مگر آنكه ستم كند بعد خوبى را عوض گيرد «ثُمَّ بَدَّلْنا مَكانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ» اعراف: 95، سپس خوب را بجاى بد عوض كرديم. راغب گويد: ابدال، تبديل، تبدّل و استبدال همه بمعنى عوض گرفتن و قرار دادن چيزى است در جاى چيزى.

تَبْدِيلَ لِكَلِماتِ اللَّهِ»

يونس

64، براى كلمات خدا تغييرى نيست يعنى يكى بجاى ديگرى عوض گرفته نميشود «بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا» كهف:

50، شيطان و اولياء او براى ظالمان بجاى خدا، عوض بدى‏اند، بدل در آيه‏ى اخير وصف است نه مصدر.

بَدَن

تن. جسد. «فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً» يونس: 92، امروز تو را بوسيله‏ى بدنت نجات ميدهيم تا براى كسانيكه از پس تواند، عبرتى باشى يعنى زنده نجات يافتن تو، شدنى نيست فقط پيكرت را از آب بيرون خواهيم انداخت و آن نوعى از نجات تو است و آنهم براى عبرت ديگران.

«وَ الْبُدْنَ جَعَلْناها لَكُمْ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ» حجّ: 36، بدن (بر وزن قفل) جمع بدنه بمعنى شتر قربانى است، يعنى: شتران قربانى را براى شما از نشانه‏هاى خدا قرار داديم.

راغب گويد: بدن در جائى گفته ميشود كه بزرگى جثّه مراد باشد و جسد در جائيكه رنگ مراد باشد گويند: «ثَوْبٌ مُجَسَّدٌ وَ امَرأَةٌ بادِنٌ و بَدينٌ» يعنى لباس رنگ شده و زن تنومند. و شتر قربانى را بجهت

/ 330