بطل - قاموس قرآن جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قاموس قرآن - جلد 1

سیدعلی اکبر قرشی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خود بشدت دلالت دارد و چون با شديد توصيف شود، مزيد شدّت را ميرساند.

طبرسى و جوهرى و قاموس آنرا شدّت اخذ معنى كرده‏اند و راغب اخذ بصلابت گفته است نا گفته نماند: قدرت و توانائى لازمه‏ى اخذ بشدّت است لذا در آيه‏ى «فَأَهْلَكْنا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشاً» زخرف:

8، در معنى لازم بكار رفته است يعنى: كسانى را كه از اهل مكّه قويتر و نيرومندتر بودند هلاك كرديم، همچنين آيه‏ى 36 از سوره‏ى ق.

بطش قهرا بمعنى انتقام و عذاب هم بكار ميرود زيرا اين هر دو مصداق اخذ بشدّت‏اند «يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرى‏ إِنَّا مُنْتَقِمُونَ» دخان: 16، روزى اخذ ميكنيم، انتقام ميكشيم انتقام بزرگ را. «وَ لَقَدْ أَنْذَرَهُمْ بَطْشَتَنا» قمر: 36، لوط از اخذ و عذاب ما آنها را ترسانيد.

«وَ إِذا بَطَشْتُمْ بَطَشْتُمْ جَبَّارِينَ» شعراء: 130. بنظر ميايد كه مراد از بطش انتقام و تنبيه است و آنها انتقام عادلانه نداشتند لذا هود بآنها گفت: چون انتقام گرفتيد مانند ستمگران انتقام ميكشيد اندازه‏ى جرم را مراعات نميكنيد.

بطل

باطل: نا حق. و آن چيزى است كه در مقام فحص ثبات ندارد و در فعل و قول بكار ميرود (مفردات).

باطل آنست كه در قضاوت عمومى مضمحل ميشود و بشر در عين ابتلا بباطل بمضرّ و نا حق بودن آن حكم ميكند.

«فَوَقَعَ الْحَقُّ وَ بَطَلَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ» اعراف: 118، حق ثابت شد و جاى خود را گرفت و ناحق بودن آنچه ساحران ميكردند آشكار شد.

نا گفته نماند باطل مقابل حق است و آن با فاسد و بى اثر و ضايع نيز مى‏سازد در اقرب الموارد آمده «بطل ...: فسد، او سقط حكمه و ذهب ضياعا و خسرا» از اين معانى در قرآن كريم بسيار يافت ميشود.

«لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ

/ 330