تراب - قاموس قرآن جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قاموس قرآن - جلد 1

سیدعلی اکبر قرشی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بمعنى پوشيدن چيز و مخفى كردن آن است. جنين را از آن، جنين گويند كه شكم مادر او را پوشيده است. و آن بمعناى مفعول است.

«فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ» انعام: 76 يعنى شب او را پوشيد، ديوانه را چون عقلش پوشيده شده مجنون گويند، قلب را چون در ميان بدن از انظار پوشيده است جنان گفته‏اند، سپر را چون در حين جنگ شخص را ميپوشاند مجن و مجنّة گويند.

جنّت هر باغى است كه درختان آن روى زمين را بپوشاند (مفردات).

على هذا، باغ و چمن و بستان را جنّت گوئيم كه درختان و علفهاى آن روى زمين را مستور نموده است و جنّت گفتن باعتبار روئيدنيهاست نه زمين، در اين صورت معنى «جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ» اين است: درختان و روئيدنيهائيكه نهرها از زير آنها روانند و اگر گفتيم: بهشت‏هائيكه نهرها از زير آن روانند مراد اين مطلب است.

تراب

خاك. «أَ كَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِنْ تُرابٍ ...» كهف: 37، آيا كافر شدى بكسيكه تو را از خاك مخصوص آفريد.

در اينجا چند آيه را بررسى ميكنيم:

1- «وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ...» فاطر: 11 و در قرآن مجيد شش بار خلقت انسان از تراب مذكور است و همه بلفظ نكره آمده يعنى از خاكى بخصوص.

و هشت بار نيز كلمه «طين» آمده و همه نكره، يعنى از گل بخصوص مثل «وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طِينٍ» سجده: 7، سه دفعه هم «حماء» آمده باز نكره يعنى از لجن سياه و بد بوى بخصوص «إِنِّي خالِقٌ بَشَراً مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ» حجر:

28، راجع بتوضيح اين آيات به «آدم» رجوع شود.

اتراب‏

2- «وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ أَتْرابٌ» ص: 52 كلمه اتراب سه بار در صفت حوريان بهشتى آمده است «فَجَعَلْناهُنَّ أَبْكاراً عُرُباً أَتْراباً»

/ 330