ماندن. «وَ يَبْقى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ» رحمن:27 ميماند وجه پروردگار تو كه صاحب عظمت و اكرام است.«ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ» نحل: 96 آنچه نزد شماست تمام ميشود و آنچه نزد خداست باقى است.
«بَقِيَّة»
باقى مانده. «بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» هود:86، اين آيه در داستان شعيب است كه بعد از نهى از تنقيص مال مردم ميگويد: بقيّهى خدا يعنى بقيّهى كسب حلال كه نفع آن باشد براى شما بهتر است.در تفسير صافى از كمال الدين صدوق نقل شده كه امام زمان صلوات اللَّه عليه و على آبائه بعد از ظهور اوّلين كلامش اين آيه است و ميفرمايد: منم بقيّة اللَّه و حجت و خليفه خدا بر شما هر كه بآنحضرت سلام بدهد ميگويد: السّلام عليك يا بقيّة اللَّه فى ارضه. روايت از حضرت امام باقر عليه السّلام است.
باقية
«فَهَلْ تَرى لَهُمْ مِنْ باقِيَةٍ» حاقّه: 8 بعضىها گفتهاند: باقية در آيه مصدر است مثل عافيت، ولى ديگران بمعنى جماعة باقيه يا نفس باقيه گفتهاند.آخر آيات قبل و بعد همه بر اين وزناند، مثل قارعه، طاغيه، عاتيه، خاويه، خاطئه و رابيه.بهتر است باقيه را اسم فاعل گرفته و موصوف آنرا چنانكه طبرسى فرموده نفس بگيريم تا مثل آيات قبل و بعد اسم فاعل باشد يعنى:پس آيا احدى از آنها را باقى مانده مىبينى؟.
باقيات
«وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً» كهف: 46. اين تركيب دو بار در قرآن مجيد آمده