مِثقال
چيزى است كه با آن وزن ميكنند (سنگ) (مفردات، اقرب الموارد) در اوّلى گويد:مثقال نام هر سنگ است. و مثقال الشىء وزن آن است. «مِثْقالَ ذَرَّةٍ» يعنى هم وزن مورچه [در اينجا لازم است چند آيه را بررسى كنيم ...]الف:يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي لا يُجَلِّيها لِوَقْتِها إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتِيكُمْ إِلَّا بَغْتَةً ... اعراف: 187 مراد از اين ثَقُلَتْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ چيست و چرا قيامت در آسمانها و زمين سنگين شده است؟در الميزان آمده: مراد آنست كه دانستن آن سنگين است و آن بعينه سنگينى وجود قيامت است يا مراد سنگينى وضع آن بر اهل آسمانها و زمين است زيرا در آن شدائد و عقبات و غيره هست! يا اينكه وقوع آن بر مردم سنگين است چون توأم با از بين رفتن نظام كنونى است ... و بالاخره ثبوت آن و علم بآن و صفات آن، همه سنگين است (باختصار).المنار گويد: وقوع آن سنگين و امر آن در آسمانها و زمين بر اهل آندو بزرگ است. از قتاده نقل شده كه علم آن بر اهل آسمانها و زمين سنگين است.نا گفته نماند: فاعل «ثَقُلَتْ» ساعة و قيامت است نبايد چيزى مانند علم و غيره بر آن اضافه كنيم بلكه خود قيامت، سنگين و واقعه مهمّى است و چنان سنگين است كه آسمانها و زمين از سنگينى آن خورد ميشوند و از بين ميروند و اين نظام هستى تاب تحمل آنرا ندارد. كوبنده خطرناكى است كه كوهها را مثل پشم رنگارنگ حلّاجى شده، ريز ريز ميكند و زمين و كوهها را يكجا ميكوبد وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ فَدُكَّتا دَكَّةً واحِدَةً حاقّة: 14، آسمانرا ميشكافد، كواكب