سنگينى. «آد يؤد» يعنى سنگينى كرد و در اصل خم شدن از سنگينى است (مفردات) «وَ لا يَؤُدُهُ حِفْظُهُما» بقره: 255 يعنى نگهداشتن آسمانها و زمين، خدا را سنگينى نميكند و او را بزحمت نمياندازد.
اول
اهل لغت، اول را رجوع معنى كردهاند گويند: «آل اليه: اى رجع» تأويل: برگشت دادن و برگشتن است، (تأويل در قرآن مجيد، لازم و متعدى بكار رفته است).در باره تأويل و حقيقت آن سخن زياد گفته و هر يك براهى رفتهاند، تدبّر در قرآن مجيد معنى آنرا روشن و از هر سخن بىنياز ميكند.
تأويل
واقع و خارج يك عمل و يك خبر است كه گاهى بصورت علّت غائى و نتيجه و گاهى بصورت وقوع خارجى متجلّى شده و به عمل و خبر بر ميگردد مثلا حضرت يوسف در خواب ديد: يازده ستاره و خورشيد و ماه بر او سجده ميكنند، بعد از سالها رنج و زحمت كه در مصر بمقام بزرگ رسيد: چون خانوادهاش بمصر منتقل شدند يازده برادر و پدر و مادرش بر او خضوع كردند گفت:«يا أَبَتِ هذا تَأْوِيلُ رُءْيايَ مِنْ قَبْلُ» يوسف: 100: پدرم اين تأويل خواب گذشتهى من است. در اينجا مىبينيم كه خواب ديدن بصورت يك خبر، و تأويل، وقوع خارجى آن است.در داستان موسى و آن عالم كه كشتى را سوراخ كرد، طفلى را كشت و ديوارى را مرمّت نمود، موسى بهر سه عمل اعتراض كرد، عالم بعد از توضيح علل آن سه عمل گفت: «ذلِكَ تَأْوِيلُ ما لَمْ تَسْطِعْ عَلَيْهِ