3- ... إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثانِيَ اثْنَيْنِ ... توبه: 40 «ثانى» حال است از ضمير مفعول در «اخرجه» يعنى آنگاه كه كفّار او را بيرون كردند در حاليكه دوّم دو نفر بود و شخص ثالثى با آندو نبود.4- وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ ... ثانِيَ عِطْفِهِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ... حج: 8 و 9 «ثانِيَ عِطْفِهِ» حال است از فاعل «يُجادِلُ» و عطف بكسر اوّل بمعنى جانب و طرف است كه شخص در موقع اعراض روى خود را بآنطرف برميگرداند گوئى اعراض كننده روى خود را بر جانب خود ميگذارد بهر حال، اين تركيب كنايه از تكبّر و اعراض است يعنى بعضى از مردم در باره خدا مجادله ميكند بىآنكه دانشى داشته باشد ... در حالى مجادله ميكند كه متكبر و خود خواه است و ميخواهد ديگران را از راه خدا گمراه كند.
مثنى
5- فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ ...نساء: 3 «مثنى» چنانكه در ثلاث گذشت بمعناى دو دو است.
الْمَثانِى
6- وَ لَقَدْ آتَيْناكَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِي وَ الْقُرْآنَ الْعَظِيمَ حجر:87 ما بتو هفت آيه كه بر هم عطف شونده است، و قرآن عظيم را داديم.مراد از سبع مثانى سوره حمد