نشانه. در قاموس باقى مانده شيئى گفته است. بطور كلّى اثر عبارت است از علامت و نشانهايكه از چيزى يا از كسى باقى ماند خواه بنائى باشد يا دينى يا بدعتى يا جاى پائى و يا غير از اينها آنجا كه آمده «نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتى وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ» يس:12 مراد اعمال و كارها و سنّتهائى است كه از انسانها باقى مىماند.و در كريمه «إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلى آثارِهِمْ مُقْتَدُونَ» زخرف:23 مراد طريقه است. يعنى ما پدران خود را بر دينى و طريقهاى يافتيم و ما آثار و باقى مانده آنها كه همان طريقهشان است پيروى خواهيم كرد.اثر را بعد و پشت سر نيز معنى كردهاند گويند «خرج في اثره» يعنى در پى او خارج شد شخص سابق كه رفته، راه و جاى قدمهايش علامت و باقى مانده اوست و آنكه از پس وى خارج ميشود در علامت و نشانه او قدم بر ميدارد. موسى در باره قومش بخدا عرض ميكند «هُمْ أُولاءِ عَلى أَثَرِي» طه: 84 قوم من پشت سر مناند يعنى آن هفتاد نفر براهيكه من پيمودهام قدم خواهند گذاشت و در «طور» بمن خواهند رسيد. در آيه «وَ قَفَّيْنا عَلى آثارِهِمْ بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ» مائده: 46 مراد از آثار همان دين و طريقه توحيد است كه اثر پيامبران گذشته است يعنى عيسى بن مريم را در پى آنها و بر دين آنها فرستاديم.در كريمه «ائْتُونِي بِكِتابٍ مِنْ قَبْلِ هذا أَوْ أَثارَةٍ مِنْ عِلْمٍ» احقاف:4 بمعنى بقيّه و نشانه است يعنى كتابى غير از اين و يا نشانهاى از علم كه اثر گذشتگان است بياوريد.در جريان سامرى آمده كه او بموسى گفت «فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُها» طه: 96 مراد از اثر، چنانكه از ابو مسلم اصفهانى و فخر رازى نقل شده دين موسى و مراد از رسول خود موسى است