تنور معهود در مسجد كوفه بود و آب در بدو طوفان از آن فوران كرد. در كافى نيز چنين نقل شده است.
تَوب
توب. توبه. متاب همه بمعنى رجوع و برگشتن است در قاموس و صحاح و اقرب الموارد، قيد معصيت را اضافه كرده و گفتهاند: رجوع از معصيت ولى رجوع مطلق صحيح است زيرا اين كلمه در باره خداى تعالى نيز بكار رفته و در او رجوع از معصيت معنى ندارد مثل لَقَدْ تابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِيِّ وَ الْمُهاجِرِينَ وَ الْأَنْصارِ توبه:
117.
در مجمع ذيل آيه 37 بقره فرموده: اصل توبه رجوع از عمل گذشته است. گويا مجمع نيز توبه عبد را در نظر داشته است. در الميزان در جاهاى متعدد آنرا مطلق رجوع فرموده و اين كاملا صحيح و باستعمال قرآن اوفق است.
معناى توبه همانطور كه گفته شد رجوع است النهاية توبه خدا با توبه عبد فرقش آنست كه توبه عبد برگشتن بسوى خداست با ترك معصيت و تصميم عدم ارتكاب بآن، و توبه خدا باز گشت به بنده است با رحمت و مغفرت و با موفّق كردن بتوبه (جمله اخير را بعدا توضيح خواهيم داد).
بايد دانست: باز گشت خداى مهربان بسوى بنده از بازگشت بنده بيشتر است لذا صيغه مبالغه توّاب همه جاى قرآن صفت خداوند آمده است هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ بقره آيات 32- 54- 128- 160 و آيات ديگر، ولى درباره بندگان اسم فاعل آمده است نظير التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ ... توبه: 112. فقط در يك محل آمده إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ بقره: 222 [در اينجا لازم است در باره چند آيه سخن گوئيم.]
1- إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ ... فرقان: 70 مگر آنكه توبه كند و ايمان آورد و عمل