اخْذ - قاموس قرآن جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قاموس قرآن - جلد 1

سیدعلی اکبر قرشی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مرك يكى از شما رسيد، و چون در سياق نفى واقع شود افاده عموم ميكند مثل «وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ» (بقره: 102) به هيچ كس جز باذن خدا بواسطه آن سحر ضرر نميزنند و اكثر استعمال آن در قرآن مجيد در سياق نفى است.

زمخشرى در فائق و ابن اثير در نهايه نقل ميكنند كه يكى از صحابه در وقت دعا بدو انگشت بخدا اشاره ميكرد حضرت رسول صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: احّد احّد: يكى كن.

يكى كن يعنى با يك انگشت اشاره كن خدائيكه تو او را ميخوانى يكى است.

مؤنّث احد،

احْدَى‏

است مثل «هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ» توبه: 52 و در قرآن بضمائر، كم كما، هم، هما، هنّ و نا و نيز باسم ظاهر اضافه شده و هم مقطوع از اضافه آمده است.

استعمال دوّم آنست كه وصف باشد بمعنى يكتا و بى‏همتا و در اين استعمال فقط بذات بارى تعالى اطلاق ميشود چنانكه در مفردات و قاموس تصريح شده است.

اخْذ

گرفتن. حيازت «وَ لَمَّا سَكَتَ عَنْ مُوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْواحَ» اعراف: 154 چون غضب موسى فرو نشست الواح را گرفت ناگفته نماند مصاديق اخذ و كيفيت آن مختلف است ولى در همه آنها معنى اولى ملحوظ ميباشد مثل اخذ پيمان، اخذ بعذاب، اخذ زمين زينت خود را از روئيدنيها، اخذ چيزى با دست، اخذ خُلق يعنى متخلق شدن بخلقى و نظائر اينها، چنانكه بترتيب در اين آيات و امثال آنها آمده است «وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ بَنِي إِسْرائِيلَ» مائده: 12 «وَ أَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذابٍ بَئِيسٍ» اعراف: 165 «حَتَّى إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها وَ ازَّيَّنَتْ» يونس:

24 «قالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ» بقره:

260 «خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِينَ» اعراف: 199.

آخذ

گيرنده «ما مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ

/ 330