ابن - قاموس قرآن جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قاموس قرآن - جلد 1

سیدعلی اکبر قرشی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اندازيد. بعضى احتمال داده‏اند كه مراد از «ابْنُوا لَهُ بُنْياناً» جعل قانون براى بت شكستن است و ضمير «له» بعمل برميگردد: يعنى براى آن كار (بت شكنى و اهانت بخدايان) قانون مخصوصى (سوزاندن بآتش) جعل كنيد پس او را در آتش اندازيد.

4- «قَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتَى اللَّهُ بُنْيانَهُمْ مِنَ الْقَواعِدِ فَخَرَّ عَلَيْهِمُ السَّقْفُ مِنْ فَوْقِهِمْ» نحل: 26 كسانى كه پيش از آنها بودند مكر كردند خدا از پايه‏هاى بنايشان آمد، تا سقف از فوقشان بر آنها افتاد، آمدن خدا، آمدن دستور اوست.

نا گفته نماند: بنيان مفرد است و جمع نيست ولى بعضى گفته‏اند كه جمع بنيانه است.

ابن

پسر. اصل آن بنو است، به پسر از آن جهت ابن گويند كه بناى پدر است، خدا پدر را در ايجاد فرزند بنّا قرار داده است و با عنايت نيز بكار ميرود مثلا بمسافر گويند: ابن السبيل. ابن العلم و ابن الليل و ابن البطن نيز گفته‏اند (از مفردات) «وَ آتَيْنا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّناتِ» بقره: 87، بعيسى پسر مريم آيات روشن داديم.

ابن السبيل‏

1- «وَ الْيَتامى‏ وَ الْمَساكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ» بقره: 177، ابن سبيل چنانكه اهل تفسير گويند مسافرى است كه از خانواده و مال خود دستش كوتاه شده باشد. از ابن عباس و قتاده و ابن جبير نقل شده كه آنرا ميهمان گفته‏اند. چون در قرآن همه جا جز آيه 36 نساء در رديف اهل زكوة و اهل انفاق شمرده شده است ميدانيم كه ابن سبيل فقير و اهل استحقاق و درمانده است.

علّت اين تسميه شايد آن باشد كه چنين كسى جز سبيل معرّفى ندارد و فقط پسر راه بودنش را ميدانيم و شايد آن باشد كه چون از اهلش منقطع است گوئى: سبيل، پدر و مادر اوست.

[2- «وَ قالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ قالَتِ النَّصارى‏ الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْواهِهِمْ يُضاهِؤُنَ قَوْلَ الَّذِينَ

/ 330