بكاء اگر بقصر خوانده شود بمعنى گريه و اشك ريختن است و اگر بمدّ باشد بمعنى صدائى است كه توأم با گريه است (صحاح) راغب گويد: در صورتيكه صدا بيش از اندوه باشد با مدّ آيد مثل رغاء و ثغاء و اگر اندوه بيش از صدا باشد با قصر آيد.«وَ جاؤُ أَباهُمْ عِشاءً يَبْكُونَ» يوسف: 16 شب پيش پدرشان آمدند در حاليكه گريه ميكردند «وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى» نجم: 43 و اوست كه مىخنداند و ميگرياند.«خَرُّوا سُجَّداً وَ بُكِيًّا» مريم:58 سجده كنان و گريه كنان ميافتند «بكىّ» جمع باكى است و آن بر وزن فعول (بضمّ اوّل) است چنانكه سجود در «الرُّكَّعِ السُّجُودِ» جمع ساجد است گويند: ساجد سجود، قاعد قعود و راكع ركوع (مفردات).در اينجا لازم است بدو آيه توجّه كنيم، يكى آيه «فَلْيَضْحَكُوا