بسق - قاموس قرآن جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قاموس قرآن - جلد 1

سیدعلی اکبر قرشی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

روزى را بر بندگانش گشايش ميداد، حتما در زمين طغيان ميكردند.

«وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ بِساطاً» نوح: 19، خدا زمين را براى شما گسترده قرار داده است. راغب گفته: بساط بمعنى زمين گسترده و وسعت يافته است.

بسق

بسوق: ارتفاع. در اقرب گفته: «بَسَقَ النخْلُ بُسوقاً:

ارتفعت اغصانه و طال». «وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ نَضِيدٌ» ق: 10، نخلهاى بلند كه ميوه آن روى هم چيده است.

بَسل

منع. «وَ ذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِما كَسَبَتْ» انعام: 70 آنرا تذكّر بده مبادا نفسى در اثر عمل خويش ممنوع و محروم از ثواب و رحمت خدا گردد. بيضاوى گويد: اصل بسل بمعنى منع است راغب منع و ضمّ معنى كرده و گويد استعمال باسل در پهلوان چهره درهم كشيده، بطور استعاره است.

بَسم

خنده‏ى جزئى (لبخند) «فَتَبَسَّمَ ضاحِكاً مِنْ قَوْلِها» نمل:

19، در اثر دانستن كلام مورچه از شادى لبخند زد. معنى آيه در «ضحك» ديده شود.

بشر

در اينجا در باره‏ى بشارت و مشتقّات آن و همچنين در باره‏ى بشر بمعنى انسان توضيح داده خواهد شد.

1- شك نيست كه بشر بمعنى انسان است ولى همانطور كه در انسان گذشت، آدمى را نسبت بفضائل و كمالات و استعدادهايش انسان و نسبت بجسد و ظاهر بدن و شكل ظاهرش بشر ميگويند.

در مفردات گويد: بشره ظاهر پوست بدن و ادمه باطن آنست و بانسان از آنجهت بشر گفته‏اند كه پوستش از ميان مو آشكار و نمودار است بر خلاف حيواناتى كه پشم و مو و كرك، پوست بدنشان را مستور كرده است قرآن در هر كجا كه از انسان جسد و شكل ظاهر مراد بوده لفظ بشر آورده است نحو «وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً» فرقان: 54، «إِنِّي خالِقٌ بَشَراً مِنْ طِينٍ» ص 71 ... بنا

/ 330