ب‏ - قاموس قرآن جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قاموس قرآن - جلد 1

سیدعلی اکبر قرشی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ب‏

باء

حرف دوم از الفباى عربى و فارسى و حرف جرّ است، اهل لغت از براى آن چهارده معنى گفته‏اند. در اينجا بعضى از آنها كه مناسب اين كتاب است نقل ميشود.

1- تعديه. مثل «وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً» فرقان: 72 «وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ» بقره: 20 «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها» انعام: 160 در اين آيات و امثال آنها چنانكه مى‏بينيم «باءِ» براى تعديه فعل آمده است.

ممكن است بعضى‏ها در آياتى نظير «وَ لَقَدْ جاءَكُمْ مُوسى‏ بِالْبَيِّناتِ» بقره: 92 و غيره، «باء» را بمعنى مع و مصاحبت بگيرند يعنى: موسى با بيّنات آمد! ولى معناى تعديه بهتر و دلچسب است. يعنى: موسى بيّنات را آورد.

2- تأكيد و آنرا زائده گويند:

ظاهرا زائد بمعنى بى‏فائده نيست بلكه از اين جهت كه در تغيير معنى كلام مثل تعديه و غيره نيست، آنرا زائد گفته‏اند و گر نه مطلب را تأكيد ميكند و بى‏فائده نيست. در كلماتيكه بعد از مادّه «كفى» واقع‏اند «باء» را زائد گفته‏اند مثل «وَ كَفى‏ بِاللَّهِ حَسِيباً» نساء: 6 «وَ كَفى‏ بِاللَّهِ وَلِيًّا وَ كَفى‏ بِاللَّهِ نَصِيراً» نساء: 45 «كَفى‏ بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيباً» اسراء:

14 در بيست هفت محلّ از قرآن كه فعل كفى بصورت ماضى آمده، ما بعد همه باء است جز آيه «وَ كَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ الْقِتالَ» احزاب: 25.

در صحاح و اقرب الموارد و مجمع البيان «باء» را بعد از كفى

/ 330