باز شدن. آشكار شدن.«وَ إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ» انفطار: 4 آنگاه كه قبرها گشوده شود. راغب بنا بقولى احتمال ميدهد كه اين كلمه مركّب باشد از بعث و اثير (هر دو بصيغه مجهول) يعنى بر انگيخته و پراكنده شد. مجمع البيان مطلق زير رو شدن نقل ميكند. «أَ فَلا يَعْلَمُ إِذا بُعْثِرَ ما فِي الْقُبُورِ» عاديات: 9 آيا نميداند آنوقت را كه آنچه در قبرهاست آشكار شود.جوهرى گويد: «يقال بعثرت الشيء ... اذا استخرجته و كشفته» ابن اثير در نهايه آورده: «تبعثرت نفسى: جاشت و انقلبت».بنا بر اين بايد گفت مراد از آيهى فوق ظاهر شدن و خارج شدن آنچه در قبرهاست و اكنون چيزى جز خاك در قبرها نيست و هر قدر آنها را زير و رو كنيم چيزى جز خاك ظاهر نخواهد شد ولى آنگاه كه سلّولهاى خشكيده شروع بفعاليت كرده و مبدّل باجساد شدند معلوم ميشود در اين قبور چيزهاى بسيارى بوده است. و آيه اوّل ظاهرا بمعنى باز شدن است.بمضمون آيهى «فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ إِلى رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ» يس: 51 و آيهى «يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ