در آيهى «وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِيرَ» حجّ: 28 كسى است كه باو سختى رسيده است بنا بر اين، فقير صفت بائس است، زيرا ممكن است بائس غير فقير باشد
بئيس
«بِعَذابٍ بَئِيسٍ» اعراف: 165 يعنى عذاب شديد.
بَأساءِ
بمعنى سختى است چنانكه از مفردات نقل شده در قاموس آنرا داهيه (واقعه هولناك) معنى كرده است، هر چه هست، آن بمعنى سختى شديد است «وَ الصَّابِرِينَ فِي الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِينَ الْبَأْسِ» بقره: 177، يعنى و صبر كنندگان در سختى و ضرر شديد و در موقع جنگ.بيضاوى از ازهرى نقل ميكند: بأساء در سختيهائى گفته ميشود كه خارج از بدن باشد مثل سختى در اموال و غيره و ضرّآء سختى است كه ببدن رسد مثل مرض و زخم و غيره. صاحب الميزان ذيل آيه 214 از سوره بقره، نيز چنين گفته است. ولى در قاموس گويد:ضرّآء زمينگيرى و سختى و نقص در اموال و نفوس است. كلمه بأساء چهار بار در قرآن مجيد آمده و پيوسته معادل ضرّآء واقع شده است، بنظر ميايد كه قول ازهرى صحيحتر است. تا ميان آندو فرق باشد.
بِئسَ
فعل ذمّ است و در تمام ذمّها بكار ميرود چنانكه نعم در تمام مدحها (مفردات) اصل آن از بؤس بمعنى ناپسند است (اقرب) «فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ» بقره: 206 جهنّم براى او كافى است و بد جايگاهى است.گاهى بعد از بئس ماء نكره ميايد كه بمعنى شيئى و الّذى است. و فاعل بئس را تفسير ميكند مثل «بِئْسَما يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمانُكُمْ» بقره، 93 بد است آنچه ايمانتان بدان امر ميكند.