«وَيْلٌ لِكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ» جاثيه: 7، واى بر هر دروغساز گناهكار، افّاك صيغه مبالغه است.«قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ» منافقون: 4، خدا آنها را بكشد از حق و خدا، بكجا برگردانده ميشوند «إِنَّكُمْ لَفِي قَوْلٍ مُخْتَلِفٍ، يُؤْفَكُ عَنْهُ مَنْ أُفِكَ» ذاريات: 8- 9 ظاهر معنى آيه اين است كه: شما اهل مكّه در باره قرآن و آورنده آن سخن گوناگون داريد: برگردانده ميشود از ايمان بآن، هر كه برگردانده شود از تفكّر و تدبّر صحيح. بنظر ميايد كه تقدير آن چنين باشد «يؤفك عن الايمان بالقرآن. من افك عن التدبّر و التفكّر» مؤيد اين احتمال آيات ما قبل و ما بعد است كه تفكّر در موجودات طبيعت را بميان كشيده است.
مؤتفكات
«وَ الْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوى» النجم: 53 «وَ جاءَ فِرْعَوْنُ وَ مَنْ قَبْلَهُ وَ الْمُؤْتَفِكاتُ بِالْخاطِئَةِ» حاقّه: 9 مؤتفكات، در لغت بمعنى بادهائى است كه از مسير خود برميگردند و محل وزيدن خود را عوض ميكنند و يا زمينهائيكه زير و رو ميشوند. و ظاهرا مراد از آن در قرآن شهرهاى ويران و زير و رو شده است نظير شهرهاى لوط و غيره معنى آيه اول: مؤتفكه (قراء زير و رو شونده) را ساقط كرد.
داستان افك
حديث افك كه در سوره نور از آيه 11 تا آيه 26 بآن اشاره شده و از طرف خدا تكذيب گرديده و احكام و نصايحى نيز در آن ضمن، گفته شده است، دروغى بود كه منافقان آنرا شهرت دادند و خاطر شريف حضرت رسول صلّى الله عليه وآله وسلّم را بدرد آوردند، آيات وحى آنرا تكذيب كرد و چند نفر از جمله عبد اللَّه بن ابىّ، مسطح بن اثاثه، حسّان بن ثابت و حمنة خواهر زينب دختر جحش در آن افتراء تازيانه خوردند (حدّ قذف) و قضيّه خاتمه