قاموس قرآن

سیدعلی اکبر قرشی

جلد 1 -صفحه : 330/ 246
نمايش فراداده

مشتركا نقل و ردّ ميكند.

بَهت

تحيّر. «فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ» بقره: 258، كافر مبهوت و متحيّر شد. «بَلْ تَأْتِيهِمْ بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ» انبياء: 40، بلكه قيامت ناگهان ميايد و مبهوتشان ميكند.

بهتان‏

دروغى است كه شخص را مبهوت ميكند (مفردات) «سُبْحانَكَ هذا بُهْتانٌ عَظِيمٌ» نور:

16، پاك و منزّهى تو اين بهتانى بزرگ است.

بهج

بهجت بمعنى خوش منظر است كه بيننده آن شاد ميشود «فَأَنْبَتْنا بِهِ حَدائِقَ ذاتَ بَهْجَةٍ» نمل:

60، باغهاى خرّم كه سرور آور است با آن رويانديم «وَ أَنْبَتَتْ مِنْ- كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ» حجّ: 5، رويانيد هر گياه خوش منظر و سرور آور را. فعل بهج را از باب قَطَعَ بقطع، شاد كردن و از باب علم يعلم شاد شدن و از باب كرم يكرم خوش منظر شدن، گفته‏اند (اقرب الموارد)

بَهل

تضرّع. «ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبِينَ» آل عمران: 61 سپس تضرّع كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم.

راغب گويد: بهل و ابتهال در دعا بمعنى تضرّع است و هر كه ابتهال را (در آيه) بلعن تفسير كرده براى آنست كه ابتهال در آيه بجهت لعن است. مجمع البيان آنرا لعن معنى كرده و از ابن عبّاس، تضرّع نقل ميكند. در نهايه گويد: ابتهال در اصل بمعنى تضرّع و مبالغه در دعاست. معانى ديگرى نيز براى آن ذكر كرده‏اند كه لازم بنقل نيست. در كافى كتاب الدعاء باب الرغبة از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه ابتهال برداشتن دستهاست بهنگام دعا آنگاه كه حالت رقّت و گريه باشد.

حديث مباهله‏

جريان مباهله با نصاراى نجران در سال دهم هجرى اتّفاق افتاده و يكى از عجيبترين حوادث اسلامى است كه تا آنرا در پيش خود مجسّم نكنيم باهميّت آن متوجّه نخواهيم شد.